کلام آسمانی
این وبلاگ ها حاوی زندگینامه اساتید،روش های تلاوت و حفظ قرآن کریم،آشنایی با بزرگترین و پربیننده ترین وبلاگ ها و سایت های ایران،قوائد صوت و لحن،تجوید،روخوانی،روان خوانی،ترتیل،تحقیق وتمامی مسایل پیرامون قرآن میباشد.
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قرآن کریم و آدرس telavat91.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





با سلام به اطلاع دوستان همدانی خود میرسانم،جلسه قرآن حضرت زهراءپنج شنبه شب ها ساعت6:30با حضور قاری کشوری برگزار میگردد.

مکان:همدان-آرامگاه بوعلی-بلوار مدنی-آستان مقدس امام زاده یحیی

 منتظر قدوم گرم شما هستیم...

نظر فراموش نشه!!!!!

با سلام ممنون از بازدید شما و ممنون از اینکه در مسابقات شرکت میکنید،دوستانی که تمایل دارند در نوشتن مطالب وبلاگ به من کمک کنن نام و نام خانوادگی و یک ایمیل واگر سابقه ای در وبلاگ های دیگه ای داشتند اسم وبلاگشون هم بنویسن.

باتشکر مدیریت وبلاگ

 

[ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:کمک ,در,نوشتن وبلاگ ,قرآنی,وبلاگ خوب,پربیننده, ] [ 14:24 ] [ محمد ]

عکس قاریان مصری و ایرانی

با ارسال نام قاریان در قسمت نظرات و نوشتن مشخصات خود در قرعه کشی این وبلاگ شرکت کنید و برنده جوایز نفیس بشوید.

1


2


3


4


5


6


7


8


9


10

 

 

نکات صوت و لحن

1 – توجه به طنین صوت.

طنین صوت نباید خیلی فارسی باشد. به طور کلی افراد عجم این مشکل را دارند. ما نمی توانیم مقل اعراب، عربی فصیح قرآن را بخوانیم لذا باید از ابزارهایی استفاده کنیم تا این نقیصه کمتر خود را نشان دهد. لذا درس اول فصیح خوانی را شناخت حرکات کوتاه و کشیده قرار داده اند. حرکات همان صداها هستند. صداها ساختار بیان و طنین را تشکیل می دهند.

2 – قرائت تدویر سه نوع است:

کند – ترتیل درسی استاد خلیل الحصری.

متوسط – ترتیل استاد محمد صدیق منشاوی.

تند – ترتیل استاد پرهیزکار ، مشاری العفاسی.

3 – استماع قرائت اساتید بزرگ برای ارتقاء سطح کیفی لحن.

4 – عدم یکسان بودن روند ملودی ها در تلاوت تدویر.

5 – توجه به پرده ی صوتی در قرائت های تقلیدی.

6 – توجه به بم صدا به عنوان یکی از ارکان صوت در تلاوت.

7 – در تقلید، قاری می آموزد که از صداها به درستی استفاده کند.

برای اینکه با این مورد آشنا شویم ابتدا باید با مفهوم اکتاو آشنا شویم.

اکتاو یک کلمه ی فرانسوی است. در عربی به آن دیوان و در فارسی به آن گام می گویند.

در کلاس های موسیقی اصطلاحاً می گویند نردبان صدا.

 نردبان صدا 8 پله اصلی دارد است. انتهای این نردبان صدای، پله 24 است. به هر 4 پله ی این نردبان دانگ می گویند. پس هر اکتاوی دارای 8 نت و دو دانگ است. کسی که صدای 6 دانگ دارد یعنی 24 پله صدا دارد. اگر 24 را تقسیم بر 8 کنیم می شود 4. یعنی 4 اکتاو. هر اکتاوی هم دو دانگ که می شود 6 دانگ. در بین قراء مشهور جهان اسلام ما کسی را نداریم که به این معنا صدای 6 دانگ داشته باشد.

در مورد صدای 6 دانگ دو بحث است. گاهی می گویند فلانی صدای 6 دانگ دارد. یعنی صدای وی و پرحجمی دارد. اما گاهی 6 دانگ به معنی موسیقایی آن است که عرض کردم. تا آنجای که بنده از اساتید شنیده ام در بین قاریان مشهور استاد مصطفی اسماعیل و محمد رفعت دارای صداهایی با دانگ بالا بوده اند. اگر بخواهیم بگوییم استاد مصطفی اسماعیل از پایین تر درجه ی صوتی تا بالاترین درجه صوتی دارای 18 پرده است که می شود تقریباً 2 اکتاو و نیم. یعنی تقریباً ایشان 4 دانگ و نیم صدا داشته اند. در بین قراء بنده کسی را نمی شناسم که 6 دانگ صدا داشته باشد و فکر می کنم چنین کسی را هم نداشته باشیم. استاد محمد رفعت هم با زحمت درجات بالا را دارند که البته جای بحث دارد. در بین اساتید آواز کشور تنها استاد شجریان 24 پرده داشته اند که البته امروزه به علت کهولت سن ایشان فکر می کنم این توانایی را دیگر نداشته باشند. در خاطرات استاد معروفی، استاد پیانو، شنیدم که استاد شجریان در جوانی برای اینکه تست آواز بدهند پیش ایشان رفتند و تست دادند. زمانی که کار ایشان به اتمام رسید استاد معروفی گفتند که تو دیگه کی هستی. من تا به حال ندیده و نشنیده ام که کسی 24 پرده صدای سالم داشته باشد. در جای دیگر ایشان گفته اند یک نفر از مشهد آمده به نام شجریان که به اندازه یک پیانو صدا دارد. این آدم موفقی خواهد بود. 

اما این پله ها به ترتیب دو، ر، می، فا، سل، لا، سی می باشد. اگر هر کدام از این پله ها دوباره تکرار شود را یک اکتاو می گوییم. برای اینکه اکتاو را یاد بگیریم باید در کلاس هایی با نام سلفژ شرکت کنیم. در کلاس های سلفژ، گوش تربیت می شود. همه ی اصوات موسیقایی دنیا با این 8 صدا تولید می شود. البته بحث به این سادگی نیست که عرض کردم. بحث بسیار تخصصی است که سالیان سال طول می کشد تا ما به صورت عملی و نظری بر آن مسلط شویم.

8 – در تقلید، قاری با اصوات موسیقایی آشنا خواهد شد.

9 – تعریف صوت و لحن.

اگر دو جسم به یکدیگر برخورد کند ارتعاش بوجود می آید. این ارتعاش به دو نوع است. یا این ارتعاش موسیقایی است یا غیر موسیقایی. اگر موسیقایی نباشد به آن اصطلاحاً صدا می گویند و اگر موسیقایی باشد به آن صوت می گویند. صوت، صداهای موسیقایی است لذا می گویند صوت و لحن و نمی گویند صدا و لحن.

10 – در مورد کلمه ی لحن ترجمه های مختلف شده است مثلاً:

به معنی آهنگین خواندن.

به معنی خطاء در صحبت کردن.

به معنی لهجه.

به معنی نوع صحبت کردن.

استاد عزیزم جناب آقای حنیفی هم تعریفی را ارائه کردند که به نظرم جالب است و تا اکنون کسی این نظریه را رد نکرده است ایشان فرمودند:

لام لحن لفظ است و حاء آن حال لین

نون آن نغم است و آهنگ حزین

11 – توجه به طنین صوت و حالات لحنی در نغمات.

12 – توجه به سه بخش بم و توسط اوج.

13 – برای ساخته شدن بم صدا باید به دو روش عمل کرد.

الف): تمرین در این بخش به روش فراز و نشیبی و تقلید از قراء دارای صدای باس.

ب): اگر دارای صدای بم هستیم می توانیم با مدهای لحنی در این زمینه خود را تقویت کنیم. مد لحنی کشش های آهنگینی است که در یک پرده وجود دارد.

14 – یکی از مسائلی که در شناخت سبک ها مهم است شناخت مدلاسیون  آن قاری است. مدلاسیون یا مربوط به صوت است یا لحن.

15 – توجه به پرده ی صوتی در بم و توسط و اوج. پرده ی صوتی باید از نظر منطق موسیقایی از یک سیر پیروی کند.

16 – عدم وجود ریتم در تلاوت.

 17 – یکی از تمرینات صوتی استفاده از تکنیک فراز و نشیب است. خواندن اوج و بعد خواندن بم. البته باید کم باشد که به حنجره هم صدمه وارد نشود.

18 – یکی از ملاک هایی که قاری باید به آن توجه کند این است که با مستمع خود ارتباط برقرار کند.

نکات تجوید

1 – توجه به سرعت به عنوان عامل اصلی در تلاوت.

2 – توجه به حرکات کوتاه و کشش صحیح آن ها.

3 – توجه به مقدار کشش حرکات کشیده.

4 – توجه به ضرب حروف.

5 – توجه به تفخیم حرف لام جلاله.

6 – توجه به غنه ی میم و نون مشدد.

7 – توجه به توازن مدود متصل و منفصل در قرائت حفص از عاصم و طریق زرعان.

8 – توجه به الف مدی عربی. الف مدی عربی باید فتحه کشیده باشد.

9 – توجه به دهان به عنوان رکن اصلی بیان در تجوید. همانطور که در صحبت کردن لبها و فک ها در حال فعالیت است، در تلاوت قرآن هم این موضوع باید به نحوی انجام شود.

 10 – توجه به تفخیم حرف راء.

 11 – توجه به ترقیق حرف راء.

12 – توجه به تلفظ صحیح حرف ظاء.

13 – توجه به تلفظ صحیح حرف صاد.

14 – رعایت نبره حرف همزه.

 15 – رعایت صحیح حرف غین.

16 – توجه به استفال حروف مستفله.

 به جز حروف مستعلیه و حرف راء، بقیه حروف صفت استفال دارند.

17 – رعایت استعلاء حروف مستعلیه.

حروف مستعلیه شامل (خ،ص،ض،ط،ظ،غ،ق)

18 – رعایت تلفظ حرف ثاء.

 19 – عدم متحرک شدن حروف ساکن.

نکات دیگر

1 – صحبت در مورد مسائل اخلاقی در جلسات قرآن و رعایت آداب اخلاق قرآنی در جلسه.

2 – صحبت در مورد آداب آموزش جلسات قرآن و مطالبی در مورد نوع برخورد با قرآن آموزان و ....

3 – توجه به وصل صحیح حرکات.

 

امروز میخوام یه چیز جالب بهتون نشون بدم اونم خطای دید انسان هست،به تصویر زیر نگاه کنید...


وقتی به وسط تصویر خیره میشید کم کم نقاطه گردون سبز و بعد تمامی نقاط محو میشه

[ شنبه 25 فروردين 1391برچسب:خطای دید انسان,نکات جالب و باور نکردنی, ] [ 23:56 ] [ محمد ]

   فواید میوه های قرآنی

گیاه گندم از جمله مهمترین غلات به شمار میاید. این گیاه، یک ساله و از خانواده

گرامینه ها (گندمیان) است و دارای دو گونه پرورشی و وحشی است. نام علمی آن Triticum sPP میباشد. این ماده غذایی نزدیک به 10 تا 15 هزار سال قبل از میلاد، در ناحیهای واقع در غرب ایران، شرق عراق، ترکیه، سوریه و اردن تکامل یافته است.
کشت گندم در جهان از همه غلات بیشتر است. کشورهای آمریکا، چین، هندوستان، فرانسه، کانادا، ترکیه و ایتالیا به ترتیب، مهمترین تولید کنندگان گندم به شمار میایند.
گندم، گل آذین سنبلهای دارد. برگهای گندم مانند برگهای سایر غلات (به جز ذرت و ارزن)، نازک و کم عرض و زبانههای کوچکی دارد. میوه گندم با توجه به گونه آن، 3 تا 10 میلیمتر طول و 3 تا 5 میلیمتر هم قطر دارد .
شرایط ایدهآل برای رشد گندم، آب و هوای خنک در دوره رشد رویشی، آب و هوای معتدل در دوران تشکیل دانه، آب و هوای گرم و خشک در زمان برداشت محصول میباشد.

انواع گندم

معمولاً گندمها را به دو دسته کلی گندم بهاره و گندم پاییزه تقسیم بندی میکنند. علاوه بر آنكه دانههای این دو نوع از نظر رنگ، بافت، شکل و ... با هم فرق دارد، شرایط رشد و نمو آنها نیز با هم تفاوت میکند. عمق شیار دانه گندمهای پاییزه زیاد و در گندمهای بهاره کم است.

تركیبات شیمیایی

هر چند مواد متشكله گندم در انواع مختلف فرق می كند، ولی بهطور متوسط در صد قسمت گندم مواد زیر دیده میشود:
آب: 13/65 درصد
سلولز: 2/53 درصد
نشاسته و دكسترین: 66/77 درصد
مواد قندی: 1/45 درصد
مواد معطر: 1/85 درصد
مواد سفیدهای و گلوتن: 12/58 درصد
چربی: 1/75 درصد
ضمناً گندم دارای مقدار كافی املاح معدنی و ویتامینهای گوناگون بوده و برای انسان غذای نسبتاً كاملی است.

خواص گندم

بر خلاف سایر غلات، گندم را میتوان از طرق مختلف از جمله در تهیه نان، بیسکویت، شیرینی، کیک، اسپاگتی، ماکارونی و... مورد مصرف قرار داد. از گندم در صنایع کاغذ سازی، چسب سازی و همچنین در تهیه پودرهای لباسشویی هم استفاده میگردد. از سبوس و کاه آن نیز به عنوان خوراک دام استفاده میکنند.
گندم پر از املاح معدنی است. اگر طالب كسب ویتامینهای گوناگون هستید، به سراغ گندم بروید.
حریره گندم با شكر و بادام برای خونریزی سینه مفید است.
اگر آرد گندم را بر روی پوست مالش دهید، التهاب و ورم آن را از بین می برد و به همین منظور، از قدیم گندم را در تسكین التهاب ، باد سرخ به كار میبردند.
گندم چاق كننده است و بین غذاهایی كه با گندم ساخته می شود، سمنو از همه مقویتر است، جوشانده سبوس گندم، درمان سرفه و زكامهای سخت است.
پودر جوانه گندم یک مکمل غذایی پر ارزش و سرشار از ویتامین E و ویتامینهای گروه B است. ویتامین E امروز به عنوان معجزهگر و اکسیر جوانی معرفی می شود.
سلنیوم و منیزیوم موجود در جوانه گندم ، در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان موثر شناخته شده است.
به اعتقاد برخی از متخصصان پوست ، مو و زیبایی ، جوانه گندم در درمان ریزش مو، رفع شوره سر و رفع انواع جوش صورت و ناراحتی پوستی موثر است.
اگر میخواهید لاغر شوید، پودر جوانه گندم را همراه با ماست یا سالاد کاهو 10 دقیقه قبل از صرف غذا و اگر میخواهید چاق شوید، آن را 10 دقیقه بعد از غذا میل کنید.
جوانه گندم تنظیم كننده قند خون و انسولین است.
سبوس گندم حاوی سلنیوم معدنی است كه خاصیت آن در مبارزه با سرطان مورد تایید قرار گرفته است.
سبوس گندم، حیاتیترین عنصر گندم و علاوه بر دارا بودن همه خواص گندم، داروی بسیاری از بیماریهاست.
چنانچه به بیماریهای قلبی عروقی مبتلا هستید یا اگر دوست ندارید كه به اینگونه بیماریها دچار شوید، حتما بكوشید در رژیم غذایی روزانه خود نانهای سبوسدار را بگنجانید.
ویتامین A موجود در جوانه گندم باعث افزایش قوه بینایی، سرعت رشد كودكان، شادابی پوست و سلامت ریه و گلو میشود؛ همچنین خستگی مفرط، ضعف و بی حالی را كاهش میدهد.
ویتامین B1 موجود در جوانه گندم نیز برای تعادل سیستم عصبی ضروری است.
جوانه گندم منبع «اسید گلوتامیك» است. این ماده میتواند در معالجه عقبماندگی ذهنی و عدم رشد قوای دماغی مؤثر باشد.
كسانی كه از سوء تغذیه رنج میبرند و یا منع استفاده از سبزیها را دارند، میتوانند با تهیه جوانه گندم و مصرف مداوم آن، از كمبود منابع غذایی، ویتامینها و املاح معدنی طبیعی بدن جلوگیری كنند و خود را سالم و نیرومند سازند.
جوشانده سبوس در درمان سرفه و زکامهای سخت موثر است.
جوانه گندم به دلیل غنی بودن از فیتین كه سرشار از فسفر و منیزیم است، كارایی مغز را در كارهای فكری افزایش داده، از ضعف حافظه و افسردگی میكاهد.
متخصصان تغذیه معتقدند استفاده از جوانه گندم به دلیل غنی بودن از فسفر و منیزیم، موجب تقویت حافظه است.

منبع: سایت اطلاعرسانی پزشكان ایران IRTEB.com
www.hawzah.net

 خرما

  

  (ینُبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرعَ وَ الزَّیتُونَ وَ النَّخیلَ وَ الأَعنَابَ وَ مِن کُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فی ذَلِکَ لَأیَهً لِقَوٍم یَتَفَکّروُنَ)،(وَ زَیتُونَاً وَ نَخلاً).

   خرما انواع متفاوت و گوناگونی دارد ولی از نظر ارزش غذائی همه انواع آن تقریباً یکسان می باشد. اگر به دست آوردهای علمی امروز درباره ارزش غذائی خرما واقف شویم، متوجه خواهیم شد

  که سربازان اسلام چگونه با حمل مقداری خرما به عنوان توشه غذایی توانستند ممالک بسیاری را فتح کنند و چرا امروز نیز در پادگان ها مقداری خرما و خشکبار به سربازان می دهند.

ارزش غذایی خرما:

   هفتاد تا هفتاد وهشت درصد از ترکیبات خرما را مواد قندی تشکیل می دهند. و از این نظر عنی تر از سایر میوه هاست. همچنین ارزانتر، که با کمی توجه می تواند در تمام فصول سال در دسترس باشد بدون آ«که میکروبها قادر باشند آن را چون سایر میوه ها فاسد کنند. خاصیت دیگر مواد قندی خرما، سریع الهضم و سریع الجذب بودن آنهاست. بطوریکه به فاصله کوتاهی پس از خوردن تبدیل انرژی می گردد.

  مود پروتئینی و چربی: نسبت پروتئین و چربی موجود در خرما بیش از سایر میوه هاست بطوریکه دو درصد وزن آن را مواد پروتئینی و دو و سه دهم درصد را مواد چربی تشکیل می دهد.

    مواد معدنی: گاهی خرما را به دلیل فراوانی مواد معدنی آن، معدن می نامند. زیرا در هر صد گرم خرما چهل تا هفتاد و پنج میلی گرم فسفر،

    ۷۱ـ۶۵ میلی گرم کلسیم،

      ۶۵ میلی گرم منیزیم،

  ۴ـ۲ میلی گرم آهن،

    ۹/۰ میلی گرم سدیم،

    ۷۹۰ میلی گرم پتاسیم،

    ۶۵ میلی گرم گوگرد،

   ۲۸۳ میلی گرم کلرین

       ، ۳ میلی گرم کلر

     و … وجود دارد.

     ملاحظه می کنیم که خرما از نظر فسفر(که برای استحکام استخوان ها، دندان ها و بافتهای مغزی ضروری است.)غنی تر از سایر میوه ها می باشد. همچنین محتوی مقدار نسبتاً زیادی پتاسیم است. ویژگی دیگر خرما داشتن منیزیم است که تقریباً در بعضی میوه ها وجود ندارد. و در برخی دیگر به مقدار بسیار اندکی موجود است. برخی از دانشمندان انعدام بیماری سرطان در بعضی از واحه ها را ناشی از مصرف زیاد خرما توسط اهالی می دانند.

   دـ ویتامین ها: خرما در بر دارنده ویتامینهای بسیاری از جمله ویتامین های

   A,D,B۱,B۲

    می باشد.

    همان طور که قبلاً نیز بیان گردید، در خرما ماده ای وجود دارد که انقباضات رحم را مخصوصاً هنگام زایمان افزایش می دهد. این ماده شبیه اکسی توسین (Oxytocin) می باشد. و در پایان اضافه می کنیم که یک کیلو خرما ۳۴۷۰ کالری حرارت در بردارد و این مقدار خیلی بیش از نیاز بدن یک انسان بالغ در یک شبانه روز است.

     زیتون

چوب درخت زیتون بسیار سخت و مقاوم است. رنگ آن زرد است و خطوطی قهوه ای رنگ در آن وجود دارد. از چوب زیتون برای تهیه اشیای چوبی ظریف استفاده می شود. برگهای آن سبز رنگ، بیضوی و دراز و بوضع متقابل یکدیگر بر روی ساقه قرار گرفته اند.

  منشأ درخت زیتون احتمالاً منطقه مدیترانه بوده و از آنجا به نقاط دیگر دنیا راه یافته است.

 زیتون معمولاً در اوایل تابستان شروع به گل دادن می کند و میوه آن کم کم ظاهر می شود. در اواخر تابستان میوه آن به ثمر می رسد. در این هنگام زیتون سبز است و به تدریج تبدیل به بنفش و قهوه ای و سپس سیاه می شود؛ به طوری که در اواخر پاییز که موقع برداشت میوه است رنگ آن به کلی تیره است.

  ترکیبات شیمیایی:

زیتون رسیده در حدود 30 درصد روغن دارد. این روغن مخلوطی از اسید اولئیک است oleic acid     ، اسید لینولئیک Linolenic acid     و اسید پال میتیک Palmitic acid     می باشد.

  زیتون دارای سدیم ، آهن و ویتامین های A     و E     است.

    خواص دارویی:

زیتون رسیده از نظر طب قدیم ایران گرم و قابض است و میوه نارس زیتون سرد و خشک است و روغن زیتون گرم و خشک است. برگ درخت زیتون نیز گرم و خشک می باشد. خواص زیتون از این قرار است:

  1. دم کرده برگ زیتون داروی خوبی برای پایین آوردن فشار خون است. بدین منظور باید 20 برگ زیتون را داخل 300 گرم آب ریخته، آن را به مدت 15 دقیقه بجوشانید. سپس کمی قند به آن اضافه کرده، به مقدار یک فنجان دوبار در روز از آن بنوشید. بعد از دو هفته باید به مدت 8 روز نوشیدن این دم کرده را قطع کنید و سپس ادامه دهید. 

  2. روغن زیتون نرم کننده و صفرا بر است.

3. روغن زیتون دفع کننده سنگ کیسه صفرا است. برای این منظور باید آن را با آبلیمو مصرف کرد.

  4. روغن زیتون برای رفع سرفه های خشک مفید است.

  5. برای رفع خارش گزیدگی حشرات، روغن زیتون را به محل گزیدگی بمالید.

   6. بدن بچه هایی را که مبتلا به نرمی استخوان و کم خونی است با روغن زیتون ماساژ دهید؛ اثر مفیدی دارد.

7. برای رفع پیوره لثه، روغن زیتون را بر روی لثه بمالید.

   8. برای برطرف کردن خراش و ترک پوست، گلیسیرین و روغن زیتون را به مقدار مساوی با هم مخلوط کرده، روی پوست بمالید

(تصویر تمام نشدنی)

.

[ جمعه 25 فروردين 1391برچسب:فواید میوه های قرآنی,زیتون,انار,کدو,خرما وگندم و,,,, ] [ 12:25 ] [ محمد ]


 

 دهه ی فاطمیه را به شما دوستان قرآنی تسلیت عرض مینمایم

مدیریت وبلاگ کلام آسمانی

 

سر فصل کتاب آفرینش زهراست

 

روح ادب وکمال و بینش زهراست

روزی که گشایند در باغ بهشت

مسئول گزینش و پذیرش زهراست

 

 

[ یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:ایام فاطمیه,حضرت زهرا(س), ] [ 1:12 ] [ محمد ]

استاد «مصطفی اسماعیل»


  یکی از نوابغ فن تلاوت قرآن کریم و از مشاهیر بزرگ عالم قرائت است و در میان تمامی قاریان مصری که تا کنون قرائت آن‌ها را شنیده‌ایم، فنی‌ترین قاری قرآن کریم است و از سبکی بسیار بدیع و زیبا در تلاوت برخوردار است.

 جایگاه رفیع این استاد در میان قاریان سبب شده که وی را «اکبر القراء» یعنی بزرگ‌ترین قاری لقب دهند، لقبی که بدون شک برازنده استاد مصطفی اسماعیل است که با این که بیش از دو دهه از درگذشت این استاد و به میدان آمدن قاریان دیگر می‌گذرد، باز هم کسی در اکبر القراء بودن مصطفی اسماعیل، شک نمی‌کند.

 مصطفی اسماعیل در ناحیه طنطا در کشور مصر به دنیا آمد، آموزش‌های اولیه قرائت قرآن را زیر نظر استاد «سید البدوی» فرا گرفت، سپس در مؤسسه الأحمدی در طنطا به همراه استاد «محمود خلیل‌الحصری» در محضر استاد «ابراهیم سلام» که از بزرگان آن زمان در کشور مصر بود به تحصیل علوم عالی قرائت پرداخت و از کار و تمرین بر روی اصول فنی قرائت قرآن و اختلاف قرائات، غافل نشد.

   شاخصه‌های تجوید و اختلاف قرائات در قرائت مصطفی اسماعیل

در میان قاریان مصری، مصطفی اسماعیل از جمله کسانی است که تجوید و اختلاف قرائات را به خوبی فرا گرفت و اگر چه گاهی به اقتضای صوت و لحن، قواعد تجویدی را به نحو کم‌رنگ‌تری رعایت می‌کند، ولی به طور قطع یکی از قاریانی است که زیاد از اختلاف قرائات استفاده کرده است و به ویژه آیاتی را که از نظر قوانین تجوید و یا «فرش الحروف» توسط راویان و مطابق با قرائت‌های مختلف نقل شده ‌است را با تسلط هر چه تمام‌تر تلاوت می‌کند

 بررسی شاخصه وقف و ابتدا در تلاوت‌های مصطفی اسماعیل

از جمله کارهای کم‌نظیری که توسط مصطفی اسماعیل انجام شده است رعایت «وقف و ابتدا» با استفاده از آهنگ و نغمه است، به‌این صورت که به دلیل طولانی بودن یک عبارت یا به خاطر زیباتر شدن قرائت، مجبور می‌شود در جایی وقف کند که برای وقف مناسب نیست، صوتش را به گونه‌ای در می‌آورد و اجرا می‌کند که شنونده متوجه می‌شود که جمله تمام نشده و مطلب هنوز ادامه دارد، یعنی ضعف و نامناسب بودن محل وقف را با لحن و نغمه مناسب، جبران می‌کند.

  بررسی شاخصه صوت در تلاوت مصطفی اسماعیل

صوت، هدیه‌ای است الهی که خداوند آن را در وجود انسان به ودیعه گذارده است و بدین جهت نمی‌توان آن را مانند سایر علوم قرائت قرآن اعم از تجوید، وقف و ابتدا و غیره کسب کرد و فرا گرفت، اما می‌توان با تمرین و ممارست آن را مهار کرده، پرورش داد.

 استاد مصطفی اسماعیل اگر چه دارای صدای صاف و شفافی نیست، اما با استادی تمام صوت خود را پرورش داده و در اختیار گرفته است و از آن در راستای اجرای تمامی الحان و نغمات استفاده می‌کند و لذا صدایی که از وی در قرائت‌هایش شنیده می‌شود نه تنها آن چنان بد به نظر نمی‌رسد، بلکه بسیار قوی، منعطف (از نظر تحریر) و پخته است، به شکلی که او می‌تواند هر لحنی را با هر پرده و گامی به راحتی به اجرا درآورد.

بررسی شاخصه لحن در تلاوت‌های مصطفی اسماعیل

مهم‌ترین و درخشان‌ترین نکته در باب قرائت مصطفی اسماعیل، تسلط بی‌بدیل او بر روی الحان است که به مدد این تسلط عالی توانسته است سبکی ممتاز و بسیار فنی بنا نهد و مشتاقان قرائت قرآن را از هر سو به طرف سبک خویش جذب کند.

این استاد متبحر در فن تلاوت قرآن کریم ضمن مطلبی که در سال 1972 میلادی در مجله المصور چاپ قاهره، شماره 21، از وی به چاپ رسیده است در باب الحان قرآنی می‌گوید: «قرائت قرآن کریم بر هجده مقام استوار است که بعضی از آن مقام‌ها عبارتند از: بیات و مشتقات آن، صبا، شور، حجاز، رست، سه گاه، عجم، رمل، نهاوند، عشاق و…» در دیدگاه‌ وی، هر قاری قرآن که دارای صدای زیبا است، ناگزیر باید با موسیقی قرآن نیز آشنا باشد.

قرائت‌های شیخ مصطفی اسماعیل، گنجینه الحان قرآنی است و اکثر نغمات رایج در قرائت قرآن و دستگاهی موجود را، خوانده است، سبک مصطفی اسماعیل اگر چه به ظاهر، کمی خشک به نظر می‌رسد، ولی با دقایق و ظرافت‌های فنی که در قرائت وی وجود دارد، سبک این استاد در تلاوت قرآن یکی از پر طرفدارترین سبک‌های قرآنی است.

از دیگر نکاتی که درباره تلاوت‌های استاد مصطفی اسماعیل باید بدان اشاره کرد، استخدام بسیار خوب «صوت و لحن» در القای معانی و مضامین قرآنی به شنوده است تا آن‌جا که شاید هیچ قاری به اندازه این استاد در القای عالی مفاهیم آیات الهی و تجسم معانی قرآن، موفقیت کسب نکرده باشد.

 اهتمام ویژه مصطفی اسماعیل به برخی نغمات

 هر کس که آشنایی مختصری با «فن قرائت» و «صوت و لحن» داشته باشد، تأیید می‌کند که این استاد مسلم هنر تلاوت قرآن کریم متبحر در اجرای تمامی الحان قرآنی است، ولی در میان همه الحان، دو نغمه در قرائت وی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است

نخست، نغمه بیات که به زیباترین صورت و کامل‌ترین شکل ممکن در قرائت قرآن، در قرائت‌های مصطفی به چشم می‌خورد، همان‌گونه که می‌دانید مقام بیات در قرائت بیشتر قاریان، تنها مقدمه‌ای برای شروع قرائت و پایان دادن به قرائت است، ولی همین مقام در قرائت مصطفی اسماعیل، زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهد و به صورت مفصلی به اجرا در می‌آید.

مقام دومی که مصطفی اهمیت ویژه‌ای برای آن قائل است نهاوند است که در میان قاریان مصری، این استاد در اجرای زیبای این نغمه نیز از شهرت خاصی برخوردار است و در بعضی از تلاوت‌های خود فرازهای بسیار زیبایی را در این مقام خلق کرده و از خود به یادگار گذاشته است.

 به هر روی، مصطفی اسماعیل قاری است که قرائت‌هایش در محدوده زمان و مکان نمی‌گنجد و توانسته است با نبوغ ذاتی و به مدد لطف الهی دل‌های میلیون‌ها عاشق صدای ملکوتی‌اش را با ترنم آیات روح‌بخش الهی جلا بخشد.

فرآوری : تبیان

نظر فراموش نشه!!!!!

روشهایی برای حفظ قرآن کریم

:

فرض می‌کنیم شخصی طبق برنامه‌ای منظم و دقیق، باید هر روز نیم صفحه حفظ کند. وی ابتدا باید مقدار معین شده (نیم صفحه) را چندین بار با دقت تمام و همراه با تأنی تلاوت کند.

  آنان که با فن قرائت قرآن به روش تحقیق با تجوید و لحن زیبا آشنایی دارند، می‌توانند کل آیات نیم صفحه را چند بار با دقت و تعمق بر روی تک تک کلمات تلاوت کنند؛ زیرا این کار علاوه بر آنکه مانع حفظ کردن کلمات و حرکات به صورت غلط می‌شود، باعث آشنایی اجمالی با آیات مورد نظر نیز خواهد شد.

  از آنجا که حفظ کردن چیزی نیست، جز دقت و تأمل قابل توجه بر روی تک‌تک کلمات و حروف و استقرار آن‌ها در ذهن، پس برای حفظ هر آیه باید آن را چندین بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و کلمه موجود در آن تلاوت کرد. تعداد تکرار هر آیه نیز بستگی به قدرت حافظه فرد و نیز سخت یا آسان بودن آیه دارد. بعضی با سه بار خواندن یک آیه متوسط، آن را حفظ می‌کنند و بعضی نیاز به تکرار و تمرین بیشتر دارند.

   پس با چند بار خواندن آیه ـ به قصد حفظ کردن و همراه با توجه و تأمل کافی نه فقط خواندن معمولی ـ مقدار زیادی از کلمات آن در ذهن جای می‌گیرد، اما هنوز آیه مزبور کاملاً در ذهن جای نگرفته است.

   حال باید آیه را بدون استفاده از قرآن و با کمک گرفتن از حافظه بخوانید. احتمالاً در هنگام تلاوت از حفظ به اشکالاتی برخواهید خورد که می‌توانید برای رفع آنها به قرآن مراجعه و رفع اشکال کنید.

   بعد از این مرحله و پس از آنکه آیه به خوبی در حافظه شما جایگزین شد، حداقل 5 بار آیه را از حفظ تلاوت کنید تا مطمئن شوید که آن را خوب به خاطر سپرده‌اید. ملاک و میزان کسب اعتماد از اینکه آیه را خوب حفظ کرده‌اید، تلاوت روان و راحت آیه حفظ شده است.

باید توجه کنید که تا آیه‌ای را خوب و کامل و متقن حفظ نکرده‌اید، هیچ‌گاه سراغ حفظ آیه بعد نروید. عدم رعایت این نکته حتماً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. بعد از اطمینان از حفظ کامل آیه اول، سراغ آیه دوم بروید و آن را هم مثل آیه اول حفظ کنید. بعد از حفظ مستحکم آیه دوم، یک بار آیه اول را از حفظ بخوانید تا ببینید آیا همچنان می‌توانید آن را راحت و خوب تلاوت کنید. اگر به اشکال برخوردید، آن را رفع کرده، سپس آیه اول و دوم را با هم از حفظ تلاوت کنید. بعد از حفظ آیه سوم، آیه اول، دوم و سوم را با هم از حفظ بخوانید. با همین روش تمام آیات نیم صفحه را حفظ کنید. توجه کنید که بعد از حفظ هر آیه، برگشتن و خواندن تمام آیات قبلی که امروز حفظ کرده‌اید، کمک بسیار بزرگی به برقراری ارتباط و تسلسل بین آیات دارد و باعث می‌شود شما به راحتی پس از تلاوت هر آیه، آیه بعدی را در ذهن مجسم کنید.

   بعد از اتمام برنامه حفظ تمام آیاتی را که حفظ کرده‌اید، یک بار از اول تا آخر بخوانید. البته اگر به اشکالی برخوردید، آن را رفع کنید و مطمئن شوید که کاملاً بر محفوظاتتان مسلط هستید. حال یک بار آیات را از آخر به اول (برعکس) بخوانید. اگر توانستید آیات را به این ترتیب بخوانید، نشانه دقت شما در حفظ و نمایانگر استواری محفوظات شماست. یک توضیح هم لازم است و آن اینکه برای حفظ آیات طولانی یا متوسط باید هرچند کلمه از آیه، مثلاً هر 3 یا 4 کلمه را جدا از قسمت‌های دیگر حفظ کرده، سپس هر قسمت را به قسمت‌های قبل از آن وصل کنید تا آیه تمام شود.

      البته می‌توانید پس از حفظ هر قسمت، اول آن را با قسمت قبل از خودش بخوانید، سپس از ابتدای آیه تا جایی که حفظ کرده‌اید، همه را از حفظ بخوانید. نکته‌ای که در حفظ کل سوره بهتر است مراعات شود، تقسیم آن سوره به چند دسته آیات و حفظ جداگانه هر دسته و اتصال همه آن‌ها با هم است.

   البته لازم نیست آیات مربوط به یک دسته را در یک جلسه یا یک روز حفظ کنید؛ مهم این است که در ذهن خودتان از یک سوره چند مجموعه تشکیل دهید. با این کار حجم سوره در نظر شما کمتر جلوه می‌کند و تسلط و احاطه بیشتر بر آن سوره خواهید داشت؛ مثلاً سوره نبأ را می‌توان از لحاظ مفهوم به 3 دسته آیات تقسیم کرد: الف) آیات 1 تا 16 در وصف پدیده‌های طبیعی؛ ب) آیات 17 تا 30 در وصف روز قیامت و وضعیت اهل عذاب؛ ج) آیات 31 تا آخر. هر حافظ هر چه که بر محفوظاتش افزوده شود، خودش به روش‌های نو و تازه‌ای برمی‌خورد که بر اساس تجربه‌های شخصی به دست می‌آید و می‌تواند از آن‌ها بهره‌مند شود؛ لذا روشی که بیان شد، می‌تواند برای شروع کار باشد.

   روش مرور آیات مهم‌تر از حفظ آیات، نگه‌داری آیات حفظ شده در گنجینه ذهن است تا در طول زمان دچار فراموشی نشود. این امر نیاز به تکرار آیات حفظ شده بر اساس برنامه‌ای خاص دارد. در هنگامی که محفوظات حجم کمی دارند، همه آن‌ها را می‌توان در هر روز مرور کرد، اما همین که محفوظات زیاد شد، نیاز به برنامه خاصی است تا در یک دوره زمانی (مثلاً یک هفته) تمام محفوظات دوره شود و کیفیت محفوظات، همیشه در سطح خوبی باشد. اما اینکه هر روز چه مقدار را مرور کنیم، بستگی به استعداد و توانایی افراد دارد. ممکن است کسی با اندک تمرین و ممارستی همیشه آمادگی پاسخگویی محفوظاتش را داشته باشد و کسی نیازمند تمرین بیشتری باشد.

   به یاد داشته باشید هر روز قبل از شروع حفظ جدید، آنچه را روز گذشته حفظ کرده‌اید، حتماً مرور کنید.

    بهترین روش مرور آیات

   خواندن محفوظات با تکیه بر حافظه و بدون استفاده از قرآن، بهترین روش مرور است. اگر هم به اشکالی برخوردید، کمی تأمل کنید و در صورت به یاد نیاوردن، به قرآن مراجعه کرده، سپس مورد اشکال را چند بار تکرار کنید تا خوب در حافظه جای بگیرد. هنگام مرور هم فقط آیات را از ذهن نگذرانید، بلکه حتماً با صدای متوسط آیات را بخوانید. در این قسمت می‌توانید از همراه حفظ که در مقدمات حفظ درباره‌اش سخن گفتیم، بهره‌مند شوید. محفوظاتتان را برای او بخوانید تا اگر اشکالی دارد، او رفع کند و او هم محفوظاتش را برای شما بخواند. اگر احساس می‌کنیم حافظه شما آمادگی تلاوت را ندارد، گاهی می‌توانید آیات را از روی قرآن مرور کنید، یا نوار ترتیل را گوش دهید و با شخص ترتیل‌خوان (مرتل) همخوانی کنید، یا آیات را از ذهن بگذرانید.

   البته این روش، موقت است و روش اصلی همان است که انسان با تکیه بر حافظه و بدون کمک گرفتن از نوشته قرآن یا صدای ترتیل مرتل، قرآن را مرور کند. بدین جهت، کسانی که همیشه از این روش موقت استفاده می‌کنند، کار صحیحی انجام نمی‌دهند؛ زیرا اولاً، با این کار حافظه‌شان تنبل و ضعیف می‌شود. ثانیاً، خیلی دیر به نتیجه مطلوب می‌رسند و وقت بیشتری را برای دستیابی به تسلط مطلوب باید بگذارند. ثالثاً، محفوظاتشان از استحکام چندانی برخوردار نیست.

    در روش مرور مستقیم، حافظه مجبور به فعالیت بیشتر است و لذا قوی‌تر و مسلط‌تر بر محفوظات می‌شود، اما در روش استماع نوار حافظه آنچه را می‌شنود، مرور می‌کند و بر اثر استماع زیاد، حفظ سطحی حاصل می‌شود که بسیار شکننده و ضعیف است.

    برای حفظ شماره آیه می‌توان همراه حفظ هر آیه، شماره آن را نیز به خاطر سپرد، به این گونه که وقتی آیه را به منظور حفظ کردن می‌خوانید و تکرار می‌کنید، شماره آیه را نیز در ذهن مرور و تکرار کنید. حفظ شماره آیه هر چند زحمت بیشتری دارد، اما دارای فواید زیادی است. یکی از فوایدش آن است که گاهی اگر آیه را فراموش کنید، با یادآوری شماره آیه، خود آیه هم در ذهن حاضر می‌شود. اما حفظ شماره صفحات لزومی ندارد. در حفظ آیات مشابه نیز با زیاد شدن محفوظات تشابه بین آن‌ها باعث به خطا افتادن حافظ می‌شود.

  از این رو، برای حفظ این آیات می‌توانید رموزی هرچند بی‌معنا قرار دهید؛ مثلاً در پایان 3 آیه متوالی آیات 176 تا 178 سوره آل‌عمران، سه جمله شبیه به هم وجود دارد که فقط در یک کلمه اختلاف دارند: وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ (176) وَلَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ (177) وَلَهُمْ عَذَابٌ مهِینٌ (178). هنگام حفظ این سه آیه اگر کلمه عام را که از سه حرف اول سه کلمه آخر این آیات به دست می‌آید، به ذهن بسپاریم، هیچ‌گاه ترتیب آن‌ها را فراموش نمی‌کنیم. با رمزگذاری یا دریافتن وجوه فرق آیات و کلمات مشابه، به راحتی می‌توان آن‌ها را در حافظه تشخیص داد و هیچ‌گاه دچار سردرگمی نشد.

   فرآوری : بخش قرآن تبیان

 منبع : دانشنامه قرآن کریم

 

 دانستنی های قرآنی

آیا میدانید: بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد

 آیا میدانید: بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد

   آیا میدانید: بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد

   آیا میدانید: کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد

   آیا میدانید: حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت

   آیا میدانید: سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است

 آیا میدانید: سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه

 آیا میدانید: سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است

 آیا میدانید: در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است

 آیا میدانید: پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت

 آیا میدانید: به حیوای که از طرف خدا وحی شد زنبور بود (آیه ۶۸ یوره نحل)

 آیا میدانید: صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است

آیا میدانید: تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است

 آیا میدانید: تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد

آیا میدانید: تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است

    آیا میدانید: تعداد ۱۹۲۵۳ عدد تشدید در

قرآن

    بکار برده شده است

آیا میدانید: بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد

   آیا میدانید: تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قرآن است

       آیا میدانید: آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.

   آیا میدانید: در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است

      آیا میدانید: حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.

 آیا میدانید: حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود

   آیا میدانید: رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند.

 آیا میدانید: سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.

 آیا میدانید: استاد محمود خلیل الحصری اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.

 آیا میدانید: قرآن دارای ۱۱۴ سوره است

   آیا میدانید: قرآن دارای ۳۰ جزء است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۱۲۰ حزب است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۶,۲۳۶ آیه (نشانه) است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۴,۸۰۸ ضمه است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۳,۲۷۲ همزه است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۱,۷۷۱ مد است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است

 آیا میدانید: قرآن دارای ۵,۰۹۸ وقف است

 آیا میدانید: قرآن در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد

مصاديق زيبايي در قرآن و روايات

قبسمت اول

 زيبايي هاي مادي و محسوسات

 اشاره 

 در آموزه هاي ديني ، روح ، نفخه ذات الهي بوده و خود را وابسته به او مي داند و با هر موجودي كه نشاني از او داشته باشد انس و آرامش مي گيرد. بهترين نشان ، صفت جمال الهي است كه ان الله جميل.

در منظر معارف اسلامي علاوه بر اين كه جهان ، تجلي زيبايي خداوند است بلكه مصاديقي بارز از زيبايي در صورت ماده و معني معرفي شده است تا اين كه روح خدا و زيباآشنا نه تنها احساس غربت نكند و راه وصول به اصل خود را فراموش نكند، بلكه در عالم كدر و خشن ماده احساس لطافت و آرامش كند. در اين مقاله ضمن معرفي گونه هايي از مصاديق زيبايي از منظر آيات و روايات ، به رابطه زيبايي مادي (محسوس) و غيرمادي (معنوي) به صورت گذرا پرداخته شده است تا هم توجه معارف اسلامي به زيبايي روشن شود و هم الگويي براي زيباطلبان عرصه هنر باشد تا با الهام گرفتن از آنها به خلق آثار هنري با ديدي توحيدي بپردازند و از ابتذال رهايي يابند.

 زيبايي هاي مادي و محسوسات

 1- زيبايي انسانها

در فرهنگ زيباشناسي قرآن علاوه بر زيبايي روحي انسان كه خليفه الهي است ، به زيبايي جسمي انسان ها نيز توجه شده است. در معارف قرآني به زيبايي زنهاي دنيوي و زنهاي بهشتي (حوريان ) اشاره شده است.

در فرهنگ قرآني زن علاوه بر اين كه به عنوان يكي از جلوه هاي زيبايي خلقت و حوري بهشتي معرفي شده ، به جنبه هاي احساسي و عشق آفريني آنها نيز توجه شده است كه در حقيقت اين نظريه مكتب جمال را تاييد مي كند كه : عشق زاييده زيبايي است و اين زيبايي ، تشويق به زندگي مشترك و پيوستگي و ازدواج كه نهايت اشتياق با هم بودن است دارد كه سهم زيادي از اين تمايل ، در نتيجه زيبايي است.

در مورد زيبايي مردها در قرآن سوره يوسف كه به عنوان احسن القصص توصيف شده است قصه زنان كه در مقابل مشاهده زيبايي حضرت يوسف دست خود را مي برند ، بيان شده است.

"چون زنها يوسف را ديدند او را فوق العاده بزرگ (زيبا) داشتند و دستهاي خود را بريدند (بدون توجه) و با تعجب گفتند پاك است خدا، اين يوسف از بشر نيست". در حديثي فرمود: (ان الله خلق آدم علي صورته) خداوند آدم را به صورت خود آفريد. به هر حال انسان چه زن و چه مرد، يكي از مظاهر و مصاديق زيبايي معرفي شده اند.

عشق زاييده زيبايي است و اين زيبايي ، تشويق به زندگي مشترك و پيوستگي و ازدواج كه نهايت اشتياق با هم بودن است دارد كه سهم زيادي از اين تمايل ، در نتيجه زيبايي است.

2- نگاه قرآن به زيبايي آسمان

يكي ديگر از مصاديق زيبايي در قرآن آسمان است كه با مناظر زيبا و پر جاذبه نيلگون و پر از ستاره خود چشم هر زيباطلبي را مجذوب خود مي گرداند و به هنرمندان درس هنرنمايي و زيباآفريني مي دهد: "آيا به آسمان بالاي سرشان ننگريسته

اند كه چگونه آن را ساختيم و با زيبايي آراستيم.


"ما آسمان دنيا را به ستاره ها مزين گردانيديم." اين آيات به نكته جالبي اشاره مي كند و آن اين كه خداوند در ذات انسان غريزه زيباجويي قرار داده و بهترين اثرهاي هنري و زيبايي را به عنوان نسخه شبيه به اصل به وجود آورده است و آن گاه به اين غريزه خفته هشدار مي دهد كه بنگرد.

 3- نگاه قرآن به زيبايي جانداران

در انديشه زيباشناسي قرآن حيوانات يكي از مظاهر زيبايي در خلقت هستند كه به زيبايي آنها اشاره شده است : "براي شما در آن جانداران منظره اي زيبا قرار داديم ، هنگامي كه شامگاهان آنها را به جايگاه هاي خود برمي گردانيد و صبحگاهان به چرا مي بريد." علامه جعفري مي گويد: نكته بسيار قابل توجهي كه در تذكر به اين زيبايي وجود دارد، اين است كه زيبايي در حال 2 نوع حركت جانداران كه به طور انفرادي يا دستجمعي از خود نشان مي دهند، محصول كيفيت حركت آنهاست ، حركت صبحگاهي كه به مراتع و دشتهاي سرسبز مي روند و حال پويندگي در ادامه حيات خود را بروز مي دهند و حركتي كه در شامگاه كه براي استراحت و آرامش و ديدار و انس كه با آشيانه ها و بچه هاي خود انجام مي دهند.

مصاديق زيبايي در قرآن آسمان است كه با مناظر زيبا و پر جاذبه نيلگون و پر از ستاره خود چشم هر زيباطلبي را مجذوب خود مي گرداند و به هنرمندان درس هنرنمايي و زيباآفريني مي دهد.

4- نگاه قرآن به زيبايي طبيعت

زيبايي هاي طبيعت يكي ديگر از مصاديق زيبايي در منطق زيبانگري قرآن است كه به مناظر زيبا و دلنواز آن اشاره كرده است : "براي شما از آسمان آبي فرستاديم و به وسيله آن باغهاي زيبا و سرورانگيز و بهجت آور رويانديم" ، "از هر جفتي نباتات و درختان بهجت انگيز و سرورانگيز زيبا مي رویاند.".

5- نگاه قرآن به زيبايي رنگها

زيباآفريني رنگها يكي ديگر از نمودهاي زيبايي در فرهنگ زيباشناسي قرآن است. زيبايي رنگها چه به صورت فرد و چه به صورت تركيب مورد توجه است : "آيا نديدي كه خداوند از آسمان آب را فرستاد، پس بيرون آورديم از آن ميوه هايي با رنگهاي مختلف و زيبا و از كوهها نيز جاده هاي آفريده شده ، سفيد و سرخ و رنگهاي مختلف و گاه به رنگ كاملا سياه اين نقاش چيره دست با يك قلم و يك مركب (آب) انواع نقشها را ابداع كرده كه بينندگان را مجذوب و شيفته خود مي كند. در مورد رنگ زرد مي فرمايد: "گفتند بخواه از پروردگارت تا بيان كند رنگ آن گاو را؟ گفت آن گاوي است زرد خالص كه رنگش مسرور مي سازد بينندگان را." "به رنگ شتران زرد." رنگ زرد ، نشاط آور است و چشمگير  و رنگ سبز آرامش ترين رنگها و علامت زندگي ، رويش ، صلح و جاوداني است.

در قرآن توجه بيشتري به رنگ سبز شده و آن را از زيبايي ها و رنگهاي لباس بهشتيان معرفي مي كند: "جامه هاي سبز را ديباي نازك" "بر اندام بهشتيان لباسهايي از حرير نازك سبز رنگ و از ديباي ضخيم" ، از رنگ سبز به عنوان يك رنگ زيبا و دلنشين ، زياد سخن به ميان آمده و حتي تكيه گاه هاي بهشتيان را با رنگ سبز معرفي كرده است : "بر بالشهاي سبز و بساط قيمتي زيبا تكيه مي كنند." در روايات ، بر استفاده از رنگ سياه براي رنگ كردن موها به منظور جوان و زيبا نشان دادن انسان تكيه شده است.

 6- نگاه قرآن به مصنوعات هنري و زيباي بشر

از منظر زيباشناسي قرآن ، زيبايي هاي هستي چه طبيعي باشند و چه مصنوعات دست بشر ، به خداوند نسبت داده شده ؛ چرا كه آثار زيباي بشري نشات گرفته از روح زيباطلبي است كه در انسان نهاده شده است كه آن هم بعد الهي است. پس تمام زيبايي ها و مظاهر آن مورد تاييد و تشويق قرآن است.

براي شما از آسمان آبي فرستاديم و به وسيله آن باغهاي زيبا و سرورانگيز و بهجت آور رويانديم، از هر جفتي نباتات و درختان بهجت انگيز و سرورانگيز زيبا مي روياند.

اگر آثار هنري و زيبا در مسير انحراف قرار گيرد ، با حقيقت زيبايي ارتباط برقرار نمي كند، بلكه يك نوع سوء استفاده از هنر و زيبايي و به نوعي خيانت است كه مورد مذمت و نهي قرآن است.

در قرآن مي فرمايد ما امكانات را در اختيار قرار داديم تا شما مصنوعات زيبا را استخراج كنيد: "خداوند براي شما دريا را تسخير كرد تا از آن گوشتي تازه بخوريد و لباسها و پوشانيدني هاي زيبا تهيه كنيد". درخصوص اشكال صورتهاي ساخته شده در زمان حضرت سليمان (ع) مي فرمايد: "(اجنه) براي او (سليمان "ع") آنچه از محراب ها، تمثال ها و كاسه هايي مانند حوض و ديگهاي بزرگ و ثابت مي خواست مي ساختند". منظور از محاريب به گفته طبرسي : جايگاه هاي عبادت بوده است و گفته شده است كه قصرها و مساجدي بوده كه مردم در آنها عبادت مي كردند. ابن عباس مي گويد: اجنه براي حضرت سليمان (ع) صورتهاي پيامبران و پارسايان را در مساجد تصوير كردند تا مردم به آنها نگاه كنند و به عبادت خداوند تشويق شوند. پس مي توان گفت اين آيه تاييدي بر آثار هنري ساخت دست بشر است كه در جهت تشويق و رسيدن به جمال مطلق الهي باشد. "شما در زمين قصرها مي سازيد." "و از آن فلزاتي كه در آتش براي زينت آلات يا كالا ، ذوب مي كنيد." در اين آيات به آثار هنري زيباي بشري از قبيل قصرها و زيورآلات و نقاشي ها و صورتها اشاره شده است گرچه در تصوير صورتهاي داراي روح بايد به فتواي مراجع عظام توجه كرد، كه در جاي خود مورد بررسي قرار گرفته است.

 محمدعلي عادلي مقدم

تنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه – حسين عسگري

برگرفته شده از وبلاگ :

http://www.tebyan.net

نظر فراموش نشه!!!!! 

قرآن کتاب نجات بشریت

مقدمه
 به نام خدايي كه عالميان را آفريد و خود آنها را پرورش داد و مراقبت نمود و قرآن را براي تكامل انسانها نازل نمود و با سلام و صلوات بر نبي اعظم، ختم رسل، محمد مصطفي صلی الله علیه و آله و بر آل پاك و دور از گناه و اشتباهش؛ هماناني كه مكمل و متمم قوانين الهي و مجري آيات دستورات خدايي و عالمان و عاملان به اعجاز ابدي مي باشند.
مقاله حاضر، با نام دانستنيهاي قرآن شامل پژوهشي در 114 سوره قرآن و علوم قرآني و شناسايي آيات و سوره ها از نظر زمان و مكان نزول ظاهر و باطن محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ بودن آيات و ... و همچنين معجزات قرآني مي باشد كه با خصوصيات زير گردآوري و تأليف گرديده است.
1 – در جمله بندي و نگارش آن سعي شده است در حد امكان از جملات ساده و روان استفاده گردد تا موجبات بهره مندي گروه سني جوان و نوجوان از علوم قرآني را فراهم آورد.
2 – خلاصه گويي و كوتاهي توضيحات ،
3 – استفاده از پاورقي هم به صورت زيرنويس و هم ذكر منابع در پايان كتاب،
4 – استفاده از منابع معتبر و مورد قبول در فقه شيعي ،
كه انشاء الله مورد قبول خوانندگان گرامي مخصوصاً گروه سني نوجوان و جوان قرار گيرد.
قرآن در كلام معصوم علیهم السلام
سخني شيوا از مولاي پرهيزكاران و راستگويان . بدانيد كه اين قرآن ، نصيحت كننده اي راستين و راست پرداز است و راه نماياننده اي است كه گمراه نمي سازد ، خبر دهنده اي است كه دروغ نمي گويد كسي با قرآن همنشين و مأنوس نشد مگر آنكه هم زيادت يافت و هم چيزي از دست داد ؛ زيادتي در هدايت و از دست دادن نابينايي و كور بيني. بدانید ، كه كسی بعد از راهیابی به قرآن ، نیازمندی و پیش از راه خواهی از آن به نیازمندی نخواهد رسید . درمان دردهای خود را از قرآن بخواهید و در راه بهبود خویش از او كمك بگیرید كه در قرآن شفایابی از بزرگترین دردها كه عبارت است از : كفر ، نفاق و ضلالت است ، وجود دارد . بوسیله‌ی آن از خدا مسألت نمایید و با دوستی آن ، رو به خدا آورید . آنرا وسیله‌ای برای تقرب به خدا ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است كه به همراهی آن ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است . هر كسی با قرآن باشد ، روز برپاخیزی ، نجات و كمال خواهد یافت . هر كسی به اتكاء قرآن، عملی را انجام دهد ، راستی و درستی عمل او در روز حساب مورد گواهی خواهد گرفت . ندا دهنده ای در آن روز ، ندا خواهد داد كه : (هر كشت كننده‌ای در گرو كشته های خویش است و گرفتار آن ، غیر از كسی كه به دنبال فراگیری قرآن رفته باشد ، كه چنین شخصی در هر حال ، سود برده است . )
بنابراین شما از نگهبانان و پیروان قرآن باشید و براساس آن ، دیگران را به پروردگارتان دلالت نمایید و خود را با آورده های قرآن ، به راه درست بیندازید. آراء خود را بر آن عرضه نموده و آنها را با میزان قرآن ، تصحیح نمایید. خواسته‌های خود را به وسیله‌ی آن از غش و آمیختگی حق و باطل ، پیراسته سازید.(1)

بخش اول: نامها و صفات قرآن
 « نامهاي قرآن »
كتاب الهي ما مسلمانان داراي نامهاي متعددي مي باشد كه مهمترين آن قرآن مي باشد. برخي نام هاي قرآن را پنجاه مورد و حتي بيشتر ذكر نموده اند كه برخي از آنها را انتخاب نموده و با شمارة آيات در ذيل مي آوريم:

1 – قرآن: به معناي خوانده شده
 در كتاب الهي 68 بار اين كلمه آمده است، از جمله:
الف – (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمايى مردم ، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است که اين روزها را تکميل کنيد؛ و خدا را بر اينکه شما را هدايت کرده، بزرگ بشمريد؛ باشد که شکرگزارى کنيد! (سورة بقره / آية 185)
ب – (وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ)
هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد! (سورة اعراف / آية 204)
ج – (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ)
آن، قرآن کريمى است، (سورة واقعه / آية 77)

 2 – فرقان: به معناي جدا كننده (جدا كنندة حق از باطل)
 این کلمه در هفت آیه قرآن آمده است که در دو آيه به عنوان قرآن و دردو آيه به عنوان تورات آمده است. به معناي قرآن:
الف- (مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ)
پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد؛ و (نيز) کتابى که حق را از باطل مشخّص مى‏سازد، نازل کرد؛ کسانى که به آيات خدا کافر شدند، کيفر شديدى دارند؛ و خداوند (براى کيفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (سوره آل عمران / آيه 4)
ب- (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا)
زوال ناپذير و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد تا بيم‏دهنده جهانيان باشد. (سوره فرقان / آيه1)
به معناي تورات:
الف- (وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ)
و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را که به موسى، کتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم؛ تا هدايت شويد. (سوره بقره / آيه53)
ب- (وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ)
ما به موسى و هارون، «فرقان» [= وسيله جدا کردن حق از باطل‏] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم. (انبیاء / 48)

3 – الكتاب: به معناي نوشته شده
 اين كلمه، بيش از 250 بار در قرآن ذكر شده ولي فقط حدود 50 مورد از آن به عنوان قرآن آمده است. از آن جمله به آيات زير مي توان اشاره نمود:
الف – (ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ)
آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزکاران است. (سورة بقره آية 2)
ب - (تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ)
اين کتابى است که از سوى پروردگار جهانيان نازل شده، و شک و ترديدى در آن نيست! (سورة سجده / آية 2)

4 – كلام الله: به معناي سخن خداوند متعال
 در سه مورد اين كلمه بر قرآن اطلاق شده است:
الف – (أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ)
آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينکه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏کردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟! (سورة بقره / آية 75)
ب –( وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ)
و اگر يکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند! (سورة توبه / آية 6)
ج – (سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا)
هنگامى که شما براى به دست آوردن غنايمى حرکت کنيد، متخلّفان (حديبيّه) مى‏گويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مى‏خواهند کلام خدا را تغيير دهند؛ بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد؛ اين گونه خداوند از قبل گفته است!»آنها به زودى مى‏گويند: «شما نسبت به ما حسد مى‏ورزيد!» ولى آنها جز اندکى نمى‏فهمند! (سورة فتح / آية 15)

5 – نور: به معناي روشنايي
 در پنج مورد، كلمه ي نور به معناي قرآن است:
الف – (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
همانها که از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏کنند؛ پيامبرى که صفاتش را، در تورات و انجيلى که نزدشان است، مى‏يابند؛ آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منکر باز ميدارد؛ اشيار پاکيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاکيها را تحريم مى کند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس کسانى که به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش کردند، و از نورى که با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (سورة اعراف / آية 157)
ب – (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا)
اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نور آشکارى به سوى شما نازل کرديم. ( سورة نساء / آية 174)
ج – (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ)
اى اهل کتاب! پيامبر ما، که بسيارى از حقايق کتاب آسمانى را که شما کتمان مى‏کرديد روشن مى‏سازد، به سوى شما آمد؛ و از بسيارى از آن، (که فعلاً افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مى‏نمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. (سورة مائده / آية 15)
د – (آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ)
حال که چنين است، به خدا و رسول او و نورى که نازل کرده‏ايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (سورة تغابن /آية 8)
ه - (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ)
همان گونه (که بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى کرديم؛ تو پيش از اين نمى‏دانستى کتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار داديم که بوسيله آن هر کس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى‏کنيم؛ و تو مسلّماً به سوى راه راست هدايت مى‏کنى. (سورة شوري / آية 52)

 6 - تنزيل: به معناي به تدريج نازل شده
 كلمه ي تنزيل چندين بار در قرآن ذكر شده است از جمله:
الف – (حم تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)
(سورة فصلت / آية 1)
ب -(لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن‌بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
(سورة فصلت / آية 42)
ج -(لَا يَأْتِيهِ‌الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
( سورة /شعرا آية 192)

 7 - روح: به معناي اساس و بنياد
 كلمة روح در چندين آيه قرآن در معاني مختلف آمده است و آيه اي كه روح در آن به معناي قرآن مي باشد آية ذيل است:
(وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )
(سورة شوري / آية 52)

  « صفات قرآن »
   مصحف شريف مسلمانان، مزيّن به صفات زيبنده ي بسياري مي باشد كه در خود قرآن ذكر شده است و در جدول ذيل مهمترين آنها را ذكر مي‌نماييم:

 

 

صفت

 

 

معنا

 

 

آيه و سوره

 

 

احسن الحديث

 

 

بهترين سخن

 

 

زمر / 23

 

 

امر

 

 

فرمان

 

 

طلاق / 5

 

 

آيات

 

 

نشانه ها

 

 

فصّلت / 3

 

 

برهان

 

 

دليل روشن

 

 

نساء / 174

 

 

بشري

 

 

مژده دهنده

 

 

نحل / 89

 

 

بشير

:امام زاده یحیی همدان,جلسه قرآن,قرآن کریم,تلاوت,تفسیر,شیعه,مسلمان,دوست قرآنی,اهل بیت,وبلاگ,حسین عسگری,استاد صدفی,استاد دهقان,همدان,جلعسات قرآن همدان,شهرستان همدان,حفظ قرآن کریم,اذان اساتید بزرگ ,غلوش,منشاوی,مصطفی اسماییل,سبز علی,پرهیزگار,عبدالباسط,,,,,

] [ 1:6 ] [ محمد ]

ثواب تلاوت سوره ی حمد


امام صادق (ع) فرمودند: اسم اعظم خداوند در ام الکتاب (سوره حمد ) است.

ثواب قرائت سوره ی بقره و آل عمران:
ابو بصیر از امام صادق نقل کرده است که فرمودن : هر کس سورهی بقره و آل عمران را بخواند این دو سوره در روز قیامت مانند 2 قطعه ابر یا 2 سایه بان بر او سایه می افکنند.

منابع : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 270 و 271

"سماء"

سوره ی نساء:
حضرت علی (ع) فرمودند:
کسی که سوری ه نساء را در هر جمعه بخواند از فشار قبر در امان خواهد بود.

سوره ی مائده:
امام باقر (ع) فرمودند:
کسی که سوره ی مائده را درهر پنجشنبه تلاوت کند ایمانش به ظلم آلوده نمی گردد و هرگز مشرک نخواهد شد.

سوره ی انعام:
از ابن عباس نقل شده است که : اگر کسی سوره ی انعام را در هر شب تلاوت کند در روز قیامت از زمره ی کسانی باشد که در امانند و هرگز آتش جهنم را به چشم نخواهد دید.

امام صادق (ع) فرممودند:
تمام سوره ی انعام در یک مرتبه نازل شد و هفتاد هزار فرشته آن را بدرقه کردند تا آنکه بر محمد ص فرود آمد. پس آن را بزرگ و گرامی بدارید چرا که اسم خداوند در 70 جای این سوره آمده است و اگر مردم می دانستد که چه ها در آن نهفته است هر گز (تلاوت) آن را ترک نخواهند کرد.

منبع: ثواب الاعمال عقاب الاعمال ص 272 ،273 ،274

"سماء"

سوره ی اعراف:

ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمودند: هر کس سوره ی اعراف را در هر ماه تلاوت کند ، در روز قیامت از جمله کسانی خواهد بود که خوفی بر ایشان نیست و محزون نخواهند بود و اگر در هر جمعه آن را بخواند از کساین خواهد بود که بر آن ها حسابی نیست ، و همانا که در این سوره یکی از محکمات قرار دارد. پس تلاوت آن را ترک مکنید زیرا در روز قیامت برای هر کس که آن را تلاوت می کند شهادت خواهد داد.1

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند : خداوند به کسی که سوره ی اعراف را تلاوت نماید بین او و شیطان پرده و مانعی قرار می دهد و حضرت آدم روز قیامت از او شفاعت خواهد کرد.2

1.ثواب الاعمال ص 274

2.مجمع البیان ج2 ص 393

"سماء"

سوره ی انفال و توبه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) : روایت کرده است که فرمودند هرکس سوره ی انفال و سوره ی برائت (توبه) را در هر ماه بخواند ، هرگز در دل او نفاق راه نیابد و از شیعیان امیرالمومنین به شمار می آید.

منبع: ثواب الاعمال ص 275

"سماء"

سوره ی یونس:

از امام صادق روایت شده است که فرمودند: هر کسی سوره ی یونس را در هر 2 یا 3 ماه تلاوت کند بیم آن را نخواهد داشت که مبادا از گروه نادانان باشد و در روز قیامت از مقربان درگاه ربوبی خواهد بود.

منبع: ثواب الاعمال ص 275

ثواب تلاوت سوره حمد
«
حدثنی الحسن بن علی بن أبی حمزة البطائنی عن أبیه قال قال أبو عبد الله ع اسم الله الأعظم مقطع فی أم الکتاب؛ حسن بن على بن ابى حمزه بطائنى از پدرش نقل کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: اسم اعظم خداوندى در ام الکتاب (سوره حمد) است».

ثواب تلاوت سوره بقره و آل عمران
«
عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ع قال من قرأ البقرة و آل عمران جاء یوم القیامة تظلانه على رأسه مثل الغمامتین أو مثل الغیابتین؛ ابو بصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: هر کس سوره بقره و آل عمران را بخواند، این دو سوره در روز قیامت مانند دو قطعه ابر یا دو سایبان بر او سایه مى افکنند».

ثواب خواندن چهار آیه از اول سوره بقره، و آیة الکرسى و دو آیه بعد از آن، و سه آیه آخر همان سوره
«
عن عمرو بن جمیع رفعه إلى علی بن الحسین ع قال قال رسول الله ص من قرأ أربع آیات من أول البقرة و آیة الکرسی و آیتین بعدها و ثلاث آیات من آخرها لم یر فی نفسه و ماله شیئا یکرهه و لا یقربه شیطان و لا ینسى القرآن؛ عمرو بن جمیع بدون ذکر نام راویان پیش از خود از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که چهار آیه از اول سوره بقره، و آیة الکرسى را با دو آیه پس از آن، و سه آیه پایانى آن سوره را (با هم) تلاوت کند هیچ گزندى به جان و مال او نمى رسد، و شیطان به او نزدیک نمى شود، و قرآن را از یاد نمى برد».

ثواب تلاوت آیة الکرسى به هنگام خواب و بعد از هر نماز
«
عن إبراهیم بن مهزم عن رجل سمع أبا الحسن الرضا ع یقول من قرأ آیة الکرسی عند منامه لم یخف الفالج إن شاء الله و من قرأها بعد کل صلاة لم یضره ذو حمة؛ ابراهیم بن مهزم از قول مردى روایت کرده است که امام رضا علیه السلام مى فرمود: کسى که به هنگام خواب، آیة الکرسى را بخواند، به خواست خدا به بیمارى فلج مبتلا نمى شود، و کسى که این سوره را در تعقیبات هر نماز بخواند، هیچ گزنده اى به او آسیب نمى رساند».

ثواب تلاوت سوره نساء در هر جمعه
«
عن عمرو بن زر بن حبیش عن أمیر المؤمنین ع قال من قرأ سورة النساء فی کل جمعة أومن من ضغطة القبر؛ زر بن حبیش از امیر المؤمنین على علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که سوره نساء را در هر جمعه بخواند، از فشار قبر در امان خواهد بود».

ثواب تلاوت سوره مائده
«
عن أبی الجارود عن أبی جعفر ع قال من قرأ سورة المائدة فی کل یوم خمیس لم یلتبس إیمانه بظلم و لم یشرک به أبدا؛ ابو الجارود از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: کسى که سوره مائده را در هر پنجشنبه تلاوت کند ایمانش به ظلم آلوده نمى گردد، و هرگز شرک نخواهد ورزید».

ثواب تلاوت سوره انعام
1- «
عن أبی صالح عن ابن عباس قال من قرأ سورة الأنعام فی کل لیلة کان من الآمنین یوم القیامة و لم یر بعینه النار أبدا؛ ابو صالح از ابن عباس نقل کرده است که: اگر کسى سوره انعام را در هر شب تلاوت کند در روز قیامت از زمره کسانى باشد که در امانند، و هرگز آتش جهنم را به چشم نخواهد دید».
2- «
و قال أبو عبد الله ع نزلت سورة الأنعام جملة واحدة شیعها سبعون ألف ملک حتى نزلت على محمد ص فعظموها و بجلوها فإن اسم الله فیها فی سبعین موضعا و لو علم الناس ما فیها ما ترکوها؛ و امام صادق علیه السلام مى فرمود: تمام سوره انعام در یک مرتبه نازل شد، و هفتاد هزار فرشته آن را بدرقه کردند تا آنکه بر محمد صلى الله علیه و آله و سلم فرود آمد، پس آن را بزرگ و گرامى بدارید، چرا که اسم خداوند در هفتاد جاى این سوره آمده است، و اگر مردم مى دانستند که چه ها در آن نهفته شده است، هرگز (تلاوت) آن را ترک نخواهند کرد».
ثواب تلاوت سوره اعراف در هر ماه
«
عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ع قال من قرأ سورة الأعراف فی کل شهر کان یوم القیامة من الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون فإن قرأها فی کل جمعة کان ممن لا یحاسب یوم القیامة أما إن فیها محکما فلا تدعوا قراءتها فإنها تشهد یوم القیامة لمن قرأها؛ ابو بصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: هر کس سوره اعراف را در هر ماه تلاوت کند، در روز قیامت از جمله کسانى خواهد بود که خوفى بر ایشان نیست و محزون نخواهند بود، و اگر در هر جمعه آن را بخواند از کسانى خواهد بود که در روز قیامت بر آنان حسابى نیست، و همانا که در این سوره یکى از محکمات قرار دارد پس تلاوت آن را ترک مکنید، زیرا در روز قیامت براى هر کس که آن را تلاوت مى کند، شهادت خواهد داد».

ثواب تلاوت سوره انفال و سوره توبه

 بسم الله الرحمن الرحیم

معجزات ریاضی در قران کریم

 پیشگفتار .

قران کریم بعنوان بزرگترین معجزه جاودانه رسول الله صل الله علیه واله وسلم.

قرنها است که مورد  توجه معتقدان ومنتقدان خود قرار گرفته است.

مخالفین قران درطول تاریخ هرچه توانسته اند تلاش کرده اندتا از عظمت این کتاب

 آسمانی ذره ای بکاهند .نه تنها هیچ توفیقی نداشته اند بلکه بیش ازپیش

عجز و ذلت خو د را آشکار نموده اند. واین خود یک معجزه آشکار است.

وشما میبینید بجای پاسخگوئی علمی وفرهنگی ومنطقی به قران کریم .

احمقانه ترین راه را برای دشمنی با قران انتخاب نموده اند .  قران سوزی !!.

قران کریم را آتش میزنند . چون از پاسخگوئی  عاجز هستند.

واین نیزیک معجزه دیگر میباشد.    

  به این مطلب کوچک ولی پرمحتوا نگاه کنید .تا به ریشه مطالب پی ببرید

 یک هدیه برای اهل تحقیق

 این سه حرف لاتین (     u  s  a    ) که نماد اختصاری اسم کشور امریکا میباشند .

  براساس آیه کریمه  ( وان من شیئ الا یسبح بحمده )بطور دائمادر حال تسبیح

وذکر توحیدی اسلام میباشند . زیرا معجزه کلام وحی در همه اشیاء جاری است

 -    خدا کشتی آنجا که خواهد برد          اگر نا خدا جامه بر تن درد   -

اینک توجه بفرمائید.

 =    u   s   a   =   7 7       

 و کلمه طیبه   (  لا اله الا الله  )  نیز  =  7 7         

ل ا     ا ل ا ه       ا ل ا      ا ل ل ا ه   =  7 7 

این  یک معجزه  توحیدی است زیرا اساس خلقت بر توحید استوار میباشد .

واما اینکه همه اشیاء براساس آیه (یسبح لله) مشغول تسبیح هستند.

= ی س ب ح       ل       ا ل ل ا ه     =  7 7 

پس دقیقا  این حروف هم دائما وذاتا مشمول  (وان من شیئ الا یسبح بحمده )

  میباشند

واینهم معجزه دوم . وهنوز واقعا گفتنیها بسیار است ...

  این مطالب کاملا بکر وبی سابقه هستند و هیچ نمونه قبلی ندارند.

هذا من فضل رب ولله الحمد.

لطفا اظهار نظر بفرمائید.

 استفاده شده از وبلاگ

 http://alquranvaahlalbait.persianblog.ir

 نظر فراموش نشه!!!!!

 

 

: اِعْجازُ الْقُرْآن‌، عنوان‌ مبحثى‌ در علوم‌ قرآنى‌ كه‌ در باب‌ وجه‌ معجزه‌ بودن‌ قرآن‌ كريم‌ و بررسى‌ آن‌ گشوده‌ شده‌، اما در عين‌ حال‌، با بحثهايى‌ در حوزة كلام‌ اسلامى‌ و ادب‌ عربى‌ نيز مربوط بوده‌ است‌.
اعجاز در لغت‌ از مادة عجز و به‌ معناي‌ «عاجز ساختن‌ يا عاجز يافتن‌» آمده‌ است‌. منشأ شكل‌گيري‌ مبحث‌ اعجاز قرآن‌ از آنجاست‌ كه‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌، قرآن‌ كريم‌ به‌ عنوان‌ مهم‌ترين‌ معجزة رسول‌ اكرم‌ (ص‌) شناخته‌ شده‌ است‌؛ اما از امتيازات‌ قرآن‌ كريم‌ آن‌ است‌ كه‌ در كنار جنبة اعجاز، كتاب‌ شريعت‌ نيز هست‌ و در واقع‌ دعوتى‌ است‌ كه‌ خود بر صدق‌ خود دلالت‌ دارد.
اگرچه‌ اعجاز تعبيري‌ قرآنى‌ نيست‌، اما در قرآن‌ كريم‌ بر معجزه‌ بودن‌ آن‌ اشاراتى‌ رفته‌ است‌. دانسته‌ است‌ كه‌ برخى‌ از معاندان‌ رسول‌ اكرم‌ (ص‌)، آيات‌ نازلة قرآن‌ كريم‌ را سخنى‌ بشري‌ مى‌دانستند (مدثر/ 74/25) و مدعى‌ بودند كه‌ اگر بخواهند، خود نيز مى‌توانند سخنانى‌ از همان‌ سنخ‌ بر زبان‌ رانند (انفال‌/8/31)؛ اما در قرآن‌ كريم‌، با تكيه‌ بر الهى‌ بودن‌ اين‌ سخنان‌، آوردن‌ مانند آنها ناممكن‌ شمرده‌ شده‌ است‌ (طور/52/33-34). در قرآن‌ كريم‌ از معاندان‌ دعوت‌ شده‌ كه‌ براي‌ اثبات‌ مدعاي‌ خود، 10 سوره‌، يا حتى‌ يك‌ سوره‌ همچون‌ سوره‌هاي‌ قرآن‌ بياورند (يونس‌/10/38؛ هود/11/13) و نيز آمده‌ است‌ كه‌ البته‌ هرگز بر چنين‌ امري‌ توفيق‌ نخواهند يافت‌ (بقره‌/2/24). اين‌ دعوت‌ به‌ ناممكن‌ كه‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌ با اصطلاح‌ تحدّي‌ (ه م‌) معارضه‌طلبى‌ شناخته‌ شده‌ است‌، در واقع‌ به‌ اثبات‌ رساندن‌ عجز كفار از چنين‌ امري‌، يا به‌ تعبيري‌ ديگر «اعجاز» است‌.
موضوع‌ تحدي‌، نه‌ تنها در عهد حيات‌ رسول‌ اكرم‌ (ص‌)، بلكه‌ فراتر از آن‌ برهة زمانى‌ نيز مورد توجه‌ علماي‌ اسلام‌ قرار گرفته‌، و بر اين‌ مطلب‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ اسلام‌، كسى‌ را توانايى‌ آوردن‌ چيزي‌ مانند قرآن‌ كريم‌ نبوده‌ است‌، به‌ عنوان‌ روشن‌ترين‌ نشانه‌ بر اعجاز قرآن‌ و حقانيت‌ نبوت‌ آن‌ حضرت‌ تكيه‌ شده‌ است‌. با توجه‌ به‌ ارتباط اين‌ مبحث‌ با موضوعات‌ علم‌ كلام‌ در باب‌ نبوت‌، موضوع‌ اعجاز قرآن‌ به‌ محافل‌ و آثار كلامى‌ نيز راه‌ يافته‌، و اين‌ امر موجب‌ پديد آمدن‌ بحثهايى‌ نظري‌ در حوزة اعجاز قرآن‌ بوده‌ است‌.
از نخستين‌ متكلمان‌ كه‌ به‌ بحث‌ در بارة وجه‌ اعجاز قرآن‌ پرداخته‌اند، ابراهيم‌ نظام‌ است‌ كه‌ معتقد بود وجه‌ اين‌ اعجاز در بلاغت‌ و نظم‌ خاصى‌ نيست‌، بلكه‌ معجزه‌ در آنجاست‌ كه‌ هرگاه‌ فردي‌ از معاندان‌ برآن‌ شود تا به‌ ساختن‌ سخنانى‌ همانند قرآن‌ بپردازد، با ارادة الهى‌، «داعى‌» از آن‌ فرد برگردانده‌ شده‌ (صَرف‌)، شخص‌ قهراً از اهتمام‌ به‌ آن‌ عمل‌ ممنوع‌ مى‌گردد (نك: شهرستانى‌، 1/ 58؛ سيوطى‌، الاتقان‌، 4/ 7). اين‌ نظر با اشاره‌ به‌ تعبير «صرف‌ الدواعى‌ عن‌ المعارضه‌»، به‌ نظرية «صَرفه‌» شهرت‌ يافته‌ است‌. بر مبناي‌ اين‌ نظريه‌، در واقع‌ وجه‌ اعجاز قرآن‌، امري‌ خارج‌ از قرآن‌ بوده‌ است‌.
نظرية صرفه‌ حتى‌ در ميان‌ معتزله‌ با استقبال‌ گسترده‌اي‌ روبه‌رو نشد، اما همواره‌ هواداران‌ محدودي‌ داشت‌ و در اين‌ ميان‌ شايان‌ ذكر است‌ كه‌ برخى‌ از عالمان‌ اماميه‌، همچون‌ شيخ‌ مفيد و سيد مرتضى‌ با تفسير خاص‌ خود، از اين‌ نظريه‌ دفاع‌ مى‌كرده‌اند (نك: مفيد، 18؛ سيد مرتضى‌، «جوابات‌ ...»، 323-327؛ قس‌: راوندي‌، 3/981). البته‌ بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ بر مبناي‌ نظرية صرفه‌، با تفسيرهاي‌ متفاوتى‌ در بارة چگونگى‌ِ اين‌ «صرف‌»، آراء گوناگونى‌ از سوي‌ عالمان‌ مسلمان‌ به‌ ميان‌ آمده‌ است‌ (مثلاً نك: ابن‌عطيه‌، 1/ 71-72؛ فخرالدين‌، 2/ 115-116؛ براي‌ نقد و بررسى‌ اقوال‌ در بارة صرفه‌، نك: معرفت‌، 4/137-190).
نظرية اِخبار از غيب‌، يا به‌ تعبير ديگر خبر دادن‌ از وقايعى‌ در آينده‌ و حتى‌ در گذشته‌ كه‌ صدق‌ گفتار آن‌ به‌ اثبات‌ رسيده‌، نظرية ديگري‌ است‌ كه‌ طى‌ قرون‌ متمادي‌ در كنار ديگر نظريه‌ها وجود داشته‌ است‌؛ در واقع‌ در برخورد با اين‌ نظريه‌، نمى‌توان‌ از عالمان‌ اسلامى‌ مخالفانى‌ را براي‌ آن‌ برشمرد، اما ميزان‌ تأكيد صاحب‌نظران‌ بر اين‌ نكته‌ به‌ عنوان‌ وجه‌ اعجاز قرآن‌ متفاوت‌ بوده‌ است‌؛ اگر در ميان‌ عالمان‌ متقدم‌ كسانى‌ بوده‌ باشند كه‌ اخبار از غيب‌ را به‌ عنوان‌ وجه‌ اصلى‌ اعجاز مطرح‌ كرده‌ باشند (نك: خطابى‌، 23-24؛ باقلانى‌، 48-51)، اما از ابراهيم‌ نظام‌ گرفته‌ تا عالمان‌ معاصر، همواره‌ اين‌ وجه‌ به‌ عنوان‌ يكى‌ از وجوه‌ اعجاز قرآن‌ در كنار وجه‌ اصلى‌ مختار مطرح‌ بوده‌ است‌ (براي‌ ابراهيم‌ نظام‌، نك: شهرستانى‌، همانجا؛ براي‌ بحثى‌ در بارة پيشينة اعجاز علمى‌ قرآن‌، نك: حمصى‌، 88 -93).
نظرية ديگري‌ كه‌ در بحث‌ مربوط به‌ وجه‌ اعجاز، از نظريه‌هاي‌ مهم‌ و شايد مؤثرترين‌ نظريه‌ در تاريخ‌ اين‌ مبحث‌ محسوب‌ مى‌شود، «نظم‌» قرآن‌ است‌ كه‌ به‌ طور مشخص‌، عمرو بن‌ بحر جاحظ، اديب‌ و متكلم‌ معتزلى‌ از نخستين‌ تبيين‌كنندگان‌ آن‌ به‌ شمار مى‌رود. اساس‌ نظرية ياد شده‌ برخلاف‌ صرفه‌، مبنى‌ بر اين‌ است‌ كه‌ قرآن‌ خود كلامى‌ اعجازآميز است‌ و از همين‌رو كسى‌ را توان‌ آوردن‌ نظير آن‌ نيست‌. در اين‌ نظريه‌ مانع‌ و صارف‌ معاندان‌ از آوردن‌ نظير قرآن‌، صفتى‌ خاص‌ در خود قرآن‌، و در واقع‌ نظم‌ خاص‌ موجود در كلام‌ آن‌ دانسته‌ شده‌ است‌. جاحظ اين‌ نظريه‌ را در كتابى‌ با عنوان‌ نظم‌ القرآن‌ تبيين‌ كرده‌ بود كه‌ اكنون‌ نسخه‌اي‌ از آن‌ در دست‌ نيست‌ و تنها مى‌توان‌ بر اساس‌ اشارات‌ موجود در ديگر آثار جاحظ و نيز نوشته‌هاي‌ ديگر مؤلفان‌ بر محتوا و مضامين‌ آن‌ اطلاع‌ يافت‌. به‌ طور خلاصه‌، بايد گفت‌ كه‌ جاحظ در اين‌ نظرية خود، «نظم‌» و «تأليف‌» موجود در كلام‌ قرآن‌ را با نظم‌ و تأليف‌ ديگر آثار، داراي‌ تفاوتى‌ از دو سنخ‌ دانسته‌، و بر اين‌ اعتقاد بوده‌ كه‌ بشر به‌ طور طبيعى‌ از آوردن‌ مثل‌ كلام‌ قرآنى‌ عاجز و ناتوان‌ است‌ (نك: سيوطى‌، الاتقان‌، 4/6 -7؛ نيز مخلوف‌، 39-41).
نظرية نظم‌ قرآن‌ در دوره‌هاي‌ بعد، هم‌ از سوي‌ متكلمان‌ و هم‌ از سوي‌ اديبان‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌، و الهام‌بخش‌ عالمانى‌ از مكاتب‌ گوناگون‌ بوده‌ است‌. در حوزة علم‌ كلام‌، پس‌ از جاحظ كسانى‌ از معتزله‌، مانند ابن‌اخشيد و ابوعلى‌ حسن‌ بن‌ على‌ بن‌ نصر نيز با تأليف‌ آثاري‌ با عنوان‌ نظم‌ القرآن‌، به‌ ادامة مسير جاحظ پرداختند (براي‌ اين‌ آثار، نك: ابن‌نديم‌، 41)، اما اين‌ نظريه‌ در مكاتب‌ كلامى‌ ديگر نيز تأثيري‌ مهم‌ برجاي‌ نهاده‌ بود.
از مهم‌ترين‌ نمونه‌هاي‌ گسترش‌ اين‌ نظريه‌ در حوزة كلام‌ اشعري‌، كتاب‌ اعجاز القرآن‌ قاضى‌ ابوبكر باقلانى‌ است‌ كه‌ به‌ گفتة مؤلف‌ (نك: ص‌ 7) وي‌ در اين‌ اثر برآن‌ بوده‌ تا به‌ بسط موضوعاتى‌ در نظم‌ قرآن‌ پردازد كه‌ جاحظ به‌ اجمال‌ از آنها گذر كرده‌ است‌. باقلانى‌ با وجود آنكه‌ تا حد ممكن‌ به‌ بحث‌ خود صورت‌ متكلمانه‌ داده‌ است‌، اما به‌ ناچار بخشى‌ عمده‌ از بحث‌ خويش‌ را به‌ مباحث‌ بلاغى‌ اختصاص‌ داده‌، و به‌ بررسى‌ وجوه‌ بيان‌ در قرآن‌ و اختصاصات‌ آن‌ پرداخته‌ است‌. وي‌ در بخشى‌ از اثر خود، به‌ صراحت‌ اظهار داشته‌ كه‌ اعجاز قرآن‌ متعلق‌ به‌ بيان‌ آن‌ است‌ و قرآن‌ در اعلى‌ درجه‌ از منازل‌ بيان‌ از تعديل‌ نظم‌ و سلاست‌، زيبايى‌ سخن‌، گوش‌نواز بودن‌ آهنگ‌ و روانى‌ بر زبان‌ قرار گرفته‌ است‌ (نك: ص‌ 419).
بيشترين‌ گسترش‌ نظرية نظم‌، در آثار اديبانى‌ ديده‌ مى‌شود كه‌ سعى‌ داشتند تا با تبيين‌ و تدوين‌ صناعات‌ ادبى‌ و علم‌ بلاغت‌، اعجاز مشهود در كلام‌ قرآنى‌ را آشكارتر سازند. كتاب‌ الصناعتين‌ ابوهلال‌ عسكري‌ (د ح‌ 400ق‌)، با وجود اينكه‌ اثري‌ ادبى‌ است‌ و دربارة دو صنعت‌ شعر و نثر نوشته‌ شده‌، اما از آنجا كه‌ انگيزة اصلى‌ تأليف‌ آن‌ اثبات‌ اعجاز قرآن‌ بوده‌ است‌، به‌ اين‌ مبحث‌ ارتباط مى‌يابد. به‌ گفتة مؤلف‌ در مقدمة كتاب‌، انسان‌ اگر از علم‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ غافل‌ باشد، هرگز قادر نيست‌ اعجاز قرآن‌ را با آن‌ خصوصيات‌، از حسن‌ تأليف‌ و براعت‌ تركيب‌ درك‌ نمايد (نك: ابوهلال‌، 2؛ نيز مخلوف‌، 52 -53).
در ادامة راه‌ جاحظ و ابوهلال‌ عسكري‌، به‌ عنوان‌ نقطة عطفى‌ بايد از عبدالقاهر جرجانى‌ (د 471ق‌/1078م‌) ياد كرد كه‌ با انگيزة تبيين‌ اعجاز قرآن‌، راه‌ تدوين‌ علم‌ بلاغت‌ را پيموده‌ است‌. در مروري‌ بر مقدمة كتاب‌ دلائل‌ الاعجاز (مدخل‌، «ص‌ - خ‌»، نيز ص‌ 2- 8) مى‌توان‌ ديد كه‌ مؤلف‌ پس‌ از اصل‌ قرار دادن‌ نظرية نظم‌ قرآن‌، جنبه‌هاي‌ گوناگون‌ زبان‌ عربى‌ را مورد بررسى‌ قرار داده‌، و در اين‌ ميان‌، بر اين‌ نكته‌ تأكيد داشته‌ كه‌ اعجاز قرآنى‌ به‌ وجوه‌ بلاغت‌ بازمى‌گشته‌ است‌. در همين‌ راستا، جرجانى‌ براي‌ فراهم‌ آوردن‌ امكان‌ دركى‌ عميق‌تر از اعجاز قرآن‌، به‌ مدون‌ ساختن‌ وجوه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ و مشخص‌ كردن‌ اقسام‌ مختلف‌ «نظم‌» پرداخته‌، و نخستين‌ گام‌ مهم‌ را در اين‌ زمينه‌ با تأليف‌ دو اثر ماندگار خود، دلائل‌ الاعجاز و اسرار البلاغه‌ برداشته‌ است‌. گفتنى‌ است‌ جرجانى‌ افزون‌ بر اين‌ دو اثر، چكيدة ديدگاه‌ خود را در بارة نظرية نظم‌ و بلاغت‌، در رساله‌اي‌ با عنوان‌ «الرسالة الشافيه‌» نيز منعكس‌ ساخته‌ است‌ (نك: ص‌ 117- 158).
در مرور بر مهم‌ترين‌ وجوه‌ بيان‌ شده‌ براي‌ اعجاز قرآن‌، همچنين‌ بايد به‌ تأثير ناشناختة قرآن‌ بر شنوندگان‌ اشاره‌ كرد كه‌ از نخستين‌ مطرح‌كنندگان‌ آن‌ ابوسليمان‌ خطّابى‌ (د 388ق‌/998م‌) است‌. وي‌ در رسالة خود در باب‌ اعجاز قرآن‌ پس‌ از نقد و بررسى‌ آراء گوناگون‌ ارائه‌ شده‌ در اين‌ زمينه‌، در پايان‌ به‌ عنوان‌ فصل‌ الخطاب‌ به‌ طرح‌ نظريه‌اي‌ مى‌پردازد كه‌ به‌ تعبير خود، پيش‌تر به‌ آن‌ كمتر توجه‌ شده‌ بوده‌، و آن‌ كاركردِ قرآن‌ بر قلوب‌ و تأثير آن‌ بر نفوس‌ مردمان‌ است‌. وي‌ در توضيح‌ مى‌افزايد كه‌ به‌ هنگام‌ شنيدن‌ قرآن‌ گاه‌ چنان‌ لذت‌ و حلاوت‌، و گاه‌ چنان‌ ترس‌ و مهابتى‌ بر انسان‌ چيره‌ مى‌شود كه‌ از كلامى‌ ديگر معهود نيست‌. از نظر خطابى‌ اين‌ تأثير براي‌ هر آشنا به‌ زبان‌ عرب‌ مصداق‌ مى‌يابد و تغيير حالت‌ عتبة بن‌ ربيعه‌ از سران‌ مشركين‌ در اثر شنيدن‌ آياتى‌ از سورة حم‌ سجده‌، نمونه‌اي‌ از تأثير شگفت‌ آن‌ بر معاندان‌ است‌ (نك: خطابى‌، 70-71).
نظرية خطابى‌ در طى‌ قرون‌ متمادي‌ پس‌ از او كمتر با استقبال‌ عالمان‌ مواجه‌ شده‌ است‌؛ از جملة اين‌ موارد بايد به‌ ديدگاه‌ باقلانى‌ و نيز ابن‌عطيه‌، مفسر اندلسى‌ (د 542ق‌/1147م‌) اشاره‌ كرد كه‌ مى‌تواند تلفيقى‌ از نظرية خطابى‌ با نظرية نظم‌ تلقى‌ گردد (نك: باقلانى‌، 419؛ ابن‌عطيه‌، 1/ 71-72). شكل‌ نوين‌ اين‌ نظريه‌ را مى‌توان‌ با تعابيري‌ چون‌ «جذبة روحى‌» از صاحب‌نظرانى‌ چون‌ هبةالدين‌ شهرستانى‌، محمد حسين‌ كاشف‌ الغطاء، محمد رشيد رضا و مصطفى‌ صادق‌ رافعى‌ سراغ‌ گرفت‌ (نك: معرفت‌، 4/ 103).
در خاتمة سخن‌ از نظريات‌ موجود در باب‌ وجه‌ اعجاز قرآن‌ بايد يادآور شد كه‌ موارد مذكور تنها مهم‌ترين‌ نمونه‌هاي‌ اين‌ نظريه‌ها هستند و ديگر اينكه‌، صاحب‌نظران‌ در خلال‌ قرون‌، خود را ملزم‌ نمى‌دانسته‌اند كه‌ تنها يك‌ وجه‌ را از ميان‌ وجوه‌ مطرح‌ شده‌ قابل‌ قبول‌ بدانند. از همين‌ روست‌ كه‌ در بسياري‌ از مباحث‌ عالمان‌ در باب‌ اعجاز القرآن‌، فراوان‌ ديده‌ مى‌شود كه‌ وجوه‌ متعددي‌ مطرح‌ شده‌، و گاه‌ وجه‌ خاصى‌ را مورد تكيه‌ قرار داده‌اند. به‌ عنوان‌ نمونه‌، طرحى‌ متشكل‌ از وجوه‌ متنوع‌ در بحث‌ على‌ بن‌ عيسى‌ رمانى‌، از متكلمان‌ نامدار معتزله‌ (د 384ق‌/994م‌) ديده‌ مى‌شود (نك: رمانى‌، 75 به‌ بعد؛ ابن‌حمزه‌، 3/367-413؛ سيوطى‌، معترك‌...، 12 به‌ بعد؛ نيز براي‌ برخى‌ آراء متأخران‌، نك: معرفت‌، 4/103-136).
مآخذ: در پايان‌ مقاله‌. محمد هادي‌ معرفت‌

كتاب‌شناسى‌ اعجاز القرآن‌ : از آغاز عصر تدوين‌ تا زمان‌ حاضر، در خلال‌ قرون‌ متمادي‌ عالمان‌ اسلامى‌ چه‌ با اختصاص‌ دادن‌ بخشى‌ از آثار خود به‌ مبحث‌ اعجاز القرآن‌، و چه‌ با تأليف‌ آثاري‌ مستقل‌ در اين‌ زمينه‌، به‌ تحرير بحث‌ و بيان‌ نظريات‌ خود پرداخته‌اند. در ميان‌ آثار مستقل‌، به‌ عنوان‌ نخستين‌ نوشته‌ها، از دو اثرِ متكلمان‌ معتزله‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌ كه‌ در حال‌ حاضر نسخه‌اي‌ از آنها شناخته‌ نيست‌؛ اين‌ دو اثر عبارتند از: اعجاز القرآن‌ از ابوعمر محمد بن‌ عمر باهلى‌، از معتزلة بصره‌ و معاصران‌ ابوعلى‌ جبايى‌ و ديگر اعجاز القرآن‌ فى‌ نظمه‌ و تأليفه‌ نوشتة ابوعبدالله‌ محمد بن‌ زيد واسطى‌ (د 306ق‌/918م‌) از معتزلة بغداد كه‌ ابن‌نديم‌ بدون‌ توضيحى‌ به‌ آنها اشاره‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 41، 219، 220). اهم‌ آثار بعدي‌ اينهاست‌: 1-2. النكت‌ فى‌ اعجاز القرآن‌، اثر على‌ ابن‌ عيسى‌ رمانى‌ (د 384ق‌)، از علماي‌ معتزلة بغداد، و بيان‌ اعجاز القرآن‌، اثر ابوسليمان‌ حمد بن‌ محمد خطابى‌ (د 388ق‌)، از علماي‌ اصحاب‌ حديث‌ خراسان‌ كه‌ هر دو در مجموعة ثلاث‌ رسائل‌ فى‌ اعجاز القرآن‌ در 1376ق‌/1956م‌ در مصر به‌ چاپ‌ رسيده‌، و بارها تجديد چاپ‌ شده‌اند (براي‌ تداول‌ النكت‌، نك: رودانى‌، 123)؛ 3. اعجاز القرآن‌، اثر قاضى‌ ابوبكر باقلانى‌ (د 403 يا 404ق‌) كه‌ چاپهايى‌ متنوع‌ از آن‌ انتشار يافته‌،و خود موضوع‌ تحقيق‌برخى‌ از صاحب‌نظران‌ از جمله‌عبدالرئوف‌ مخلوف‌ قرار گرفته‌ است‌؛ 4. دلائل‌ الاعجاز، تأليف‌ عبدالقاهر جرجانى‌ (د 471ق‌) از نخستين‌ تدوين‌ كنندگان‌ بلاغت‌ عربى‌ كه‌ بارها به‌ چاپ‌ رسيده‌، و خود موضوع‌ پژوهشهاي‌ متعددي‌ بوده‌ است‌ (از جمله‌ نظرية عبدالقاهر فى‌ النظم‌، از درويش‌ جندي‌، چ‌ قاهره‌، 1960م‌)؛ 5. الرسالة الشافية فى‌ اعجاز القرآن‌، نوشتة عبدالقاهر جرجانى‌ كه‌ به‌ عنوان‌ متن‌ سوم‌ در مجموعة ثلاث‌ رسائل‌ ... منتشر شده‌ است‌ (چاپ‌ ديگر به‌ همراه‌ دلائل‌ الاعجاز، به‌ كوشش‌ محمود شاكر، قاهره‌، 1984م‌)؛ 6. نهاية الايجاز فى‌ دراية الاعجاز، اثر فخرالدين‌ رازي‌ متكلم‌ نامدار (د606ق‌) كه‌ در 1317ق‌ در مطبعة الا¸داب‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌؛ 7-9. التبيان‌ فى‌ علم‌ البيان‌ المطلع‌ على‌ اعجاز القرآن‌، البرهان‌ الكاشف‌ عن‌ اعجاز القرآن‌ و المجيد عن‌ اعجاز القرآن‌ المجيد، كه‌ همگى‌ از آثار كمال‌الدين‌ زملكانى‌ (د 651ق‌) است‌. از اين‌ 3 اثر، كتاب‌ التبيان‌ به‌ كوشش‌ احمد مطلوب‌ و خديجه‌ حديثى‌ در 1383ق‌/1964م‌ در عراق‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌؛ كتاب‌ البرهان‌ كه‌ گاه‌ به‌ نوادة او ابوالمعالى‌ ابن‌زملكانى‌ (د 727ق‌) منسوب‌ گشته‌، نيز به‌ كوشش‌ همان‌ دو تن‌ در 1394ق‌/1974م‌ منتشر شده‌، و كتاب‌ المجيد در 1410ق‌/1989م‌ به‌ كوشش‌ د. شعبان‌ صلاح‌ در همان‌ سال‌ در مصر انتشار يافته‌ است‌؛ 10. البرهان‌ فى‌ اعجاز القرآن‌، از ابن‌ابى‌اصبع‌ زكى‌الدين‌ عبدالعظيم‌ (د 654ق‌)، اديب‌ مصري‌ كه‌ خود در اثر ديگرش‌ به‌ داشتن‌ چنين‌ كتابى‌ تصريح‌ كرده‌ (ص‌ 15)، و آربري‌ نسخه‌اي‌ از آن‌ را در كتابخانة چستربيتى‌ دوبلين‌ نشان‌ داده‌ است‌ (نك: آربري‌، شم 4255 )؛ 11. معترك‌ الاقران‌ فى‌ اعجاز القرآن‌، از آثار سيوطى‌ (د 911ق‌) كه‌ از جامع‌ترين‌ نوشته‌ها در باب‌ وجوه‌ گوناگون‌ اعجاز قرآن‌ است‌ و مكرراً به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌؛ 12. الايقان‌ فى‌ اعجاز القرآن‌، از محمد كريم‌خان‌ كرمانى‌ (د 1288ق‌) از بزرگان‌ شيخيه‌ كه‌ در ضمن‌ مجموعة الرسائل‌ در 1354ش‌ در كرمان‌ انتشار يافته‌ است‌ (نيز براي‌ نمونه‌اي‌ در باب‌ اعجاز حروف‌ قرآن‌ از سدة 9ق‌، نك: ميراث‌ ...، ج‌ 8، متن‌ شم 4).
در ميان‌ آثار يافت‌ نشده‌ در اين‌ زمينه‌، مى‌توان‌ از اين‌ آثار نيز ياد كرد: اعجاز القرآن‌ ابن‌ابى‌زيد قيروانى‌ (د 386ق‌)، از علماي‌ مالكى‌ افريقيه‌ (ذهبى‌، 17/11)؛ اثري‌ با همين‌ عنوان‌ از ابن‌سراقة بصري‌ (د 410ق‌)، فقيه‌ شافعى‌ (سيوطى‌، الاتقان‌، 4/3)؛ الكلام‌ فى‌ وجوه‌ اعجاز القرآن‌ و جوابات‌ ابى‌الحسن‌ سبط المعافى‌ بن‌ زكريا فى‌ اعجاز القرآن‌، دو عنوان‌ از آثار شيخ‌ مفيد (د 413ق‌) عالم‌ نامدار امامى‌ (نجاشى‌، 400)؛ الموضح‌عن‌ جهة اعجازالقرآن‌، يا الصرفة، اثر سيدمرتضى‌(د436ق‌)، از ديگر شخصيتهاي‌ برجستة اماميه‌ (همو، 270؛ سيد مرتضى‌، الذخيرة، 378؛ طوسى‌، 125)؛ اعجاز القرآن‌، نوشتة محسن‌ بن‌ حسن‌ نيشابوري‌ خزاعى‌ از عالمان‌ اماميه‌ در سدة 5ق‌ (منتجب‌الدين‌، 156) و اثري‌ با همين‌ عنوان‌ از على‌ بن‌ زيد بيهقى‌ (د565ق‌) عالم‌ نامدار خراسانى‌ (ياقوت‌، 13/225).
موضوع‌اعجاز القرآن‌ در عصرحاضرنيزموضوع‌تحقيقات‌مستقلى‌ قرار گرفته‌ است‌ كه‌ از آن‌ ميان‌ - به‌ عنوان‌ آثاري‌ تاريخى‌ و توصيفى‌ - مى‌توان‌ به‌ اين‌ موارد اشاره‌ كرد: اعجاز القرآن‌، از مصطفى‌ صادق‌ رافعى‌ (قاهره‌، 1346ق‌/1928م‌)؛ «اعجاز القرآن‌ فى‌ مذهب‌ الشيعة الامامية»، از توفيق‌ الفكيكى‌، ضمن‌ رسالة الاسلام‌ (قاهره‌، 1370ق‌/ 1951م‌، س‌ 3، شم 3)؛ تاريخ‌ فكرة اعجاز القرآن‌ منذ البعثة النبوية حتى‌ عصرنا الحاضر، اثر نعيم‌ حمصى‌ (نك: مآخذ)؛ تطور دراسات‌ اعجاز القرآن‌ و اثرها فى‌ البلاغة العربية، از عمر ملاحويش‌ (بغداد، 1392ق‌/ 1972م‌)؛ اعجاز القرآن‌ بين‌ المعتزلة و الاشاعرة، از منير سلطان‌ (قاهره‌، 1977م‌) و مقالة «اعجاز القرآن‌ » از فون‌ گرونه‌باوم‌ در «دائرة المعارف‌ اسلام‌» III/1018-1020) , 2 .(EI
مآخذ: ابن‌ابى‌اصبع‌، عبدالعظيم‌، بديع‌ القرآن‌، به‌ كوشش‌ حفنى‌ محمد شرف‌، قاهره‌، دارنهضة مصر للطبع‌ و النشر؛ ابن‌حمزه‌، يحيى‌، الطراز، قاهره‌، 1332ق‌/1914م‌؛ ابن‌عطيه‌، عبدالحق‌، المحرر الوجيز، به‌ كوشش‌ احمد صادق‌ ملاح‌، قاهره‌، 1394ق‌/ 1974م‌؛ابن‌نديم‌، الفهرست‌؛ ابوهلال‌عسكري‌،حسن‌، كتاب‌الصناعتين‌، قاهره‌،1971م‌؛ باقلانى‌، محمد، اعجاز القرآن‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، 1374ق‌/1954م‌؛ جرجانى‌، عبدالقاهر، دلائل‌ الاعجاز، به‌ كوشش‌ محمد رشيد رضا، قاهره‌، 1331ق‌؛ همو، «الرسالة الشافية»، ضمن‌ ثلاث‌ رسائل‌ فى‌ اعجاز القرآن‌، به‌ كوشش‌ محمد خلف‌الله‌ و محمد زغلول‌ سلام‌، قاهره‌، 1991م‌؛ حمصى‌، نعيم‌، تاريخ‌ فكرة اعجاز القرآن‌، دمشق‌، 1374ق‌/1955م‌؛ خطابى‌، حمد، «بيان‌ اعجاز القرآن‌ »، ضمن‌ ثلاث‌ رسائل‌ (نك: هم، جرجانى‌)؛ ذهبى‌، محمد، سيراعلام‌ النبلاء، به‌ كوشش‌ شعيب‌ ارنؤوط و ديگران‌، بيروت‌، 1405ق‌/1985م‌؛ راوندي‌، سعيد، الخرائج‌ و الجرائح‌، قم‌، 1409ق‌؛ رمانى‌، على‌، «النكت‌ فى‌ اعجاز القرآن‌ »، ضمن‌ ثلاث‌ رسائل‌ (نك: هم، جرجانى‌)؛ رودانى‌، محمد، صلة الخلف‌، به‌ كوشش‌ محمد حجى‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ سيد مرتضى‌، على‌، «جوابات‌ المسائل‌ الرسية الاولى‌»، ضمن‌ ج‌ 3 رسائل‌ الشريف‌ المرتضى‌، به‌ كوشش‌ احمد حسينى‌، قم‌، 1405ق‌؛ همو، الذخيرة، به‌ كوشش‌ احمد حسينى‌، قم‌، 1411ق‌؛ سيوطى‌، الاتقان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، 1387ق‌/1967م‌؛ همو، معترك‌ الاقران‌، به‌ كوشش‌ احمد شمس‌الدين‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ شهرستانى‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌ كوشش‌ محمد بدران‌، قاهره‌، 1375ق‌/1956م‌؛ طوسى‌، محمد، الفهرست‌، نجف‌، 1380ق‌/1960م‌؛ فخرالدين‌ رازي‌، محمد، التفسير الكبير، قاهره‌، المطبعة البهيه‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ مخلوف‌، عبدالرئوف‌، الباقلانى‌ و كتابه‌ اعجاز القرآن‌، بيروت‌، 1978م‌؛ معرفت‌، محمد هادي‌، التمهيد فى‌ علوم‌ القرآن‌، قم‌، مؤسسة النشر الاسلامى‌؛ مفيد، محمد، اوائل‌ المقالات‌، به‌ كوشش‌ مهدي‌ محقق‌، تهران‌، 1372ش‌؛ منتجب‌الدين‌، على‌، الفهرست‌، به‌ كوشش‌ عبدالعزيز طباطبايى‌، قم‌، 1404ق‌؛ ميراث‌ اسلامى‌ ايران‌، به‌ كوشش‌ رسول‌ جعفريان‌، قم‌، 1377ش‌، دفتر هشتم‌؛ نجاشى‌، احمد، الرجال‌، به‌ كوشش‌ موسى‌ شبيري‌ زنجانى‌، قم‌، 1407ق‌؛ ياقوت‌، ادبا؛ نيز:
Arberry; EI 2 .
بخش‌ فقه‌، علوم‌ قرآنى‌ و حديث‌

 

 

برگرقته از وبلاگ

 

 

کهیعص

 

 

 کهیعص یعنی چه ؟

جواب . حروف مقطعه نیز قران هستند وچون دیگر کلمات قران معانی نا محدود دارند .

 

وجوابهائی که ائمه علیهم السلام به این سوال داده اند هر کدام قائده’ متناسب شنونده

بوده است نه تمام معانی .. اما آنچه ما میتوانیم بفهمیم نیز بسیار با ارزش میباشد.

مثلا  یک جواب این است که این حروف بیگرافی امام حسین ع و کربلا را بیان میکند .

و    یک جواب دیگر که خیلی دانستنتی است در مقابل این سوال مطرح میباشد.

 

چرا نام حضرت مریم  (عیهاالسلام ) درقران کریم آمده است .   اما .

 

 

اسم شریف حضرت فاطمه علیها السلام در قران کریم نیامده است ؟؟

 

 

= اینک پاسخ = وبعد قضاوت شما .  واین یک معجزه میباشد..

 

 بنده میگویم  نام مبارک حضرت فاطمه علیها السلام در قران کریم . ودر همان سوره

(سوره مریم)قبل از نام حضرت مریم آمده است  اما نه برای همه بلکه برای اهل ولایت .

=با چشم خود ببینید ولذت ببرید وبه دیگر موءمنین نیز ارائه نمائید =

 

= ک  ه  ی  ع  ص = 20 .5 .10. 70 . 90 = 195 =   ام ابیها فاطمه = 195 

 

= ا م ا ب ی ه ا ف ا ط م ه =1. 40 .1 .2 .10 .5 .1 .80 .1 .9 .40 5 .= 195 

 

= پس.   ک  ه  ی  ع  ص   . دقیقا . = ا م ا ب ی ه ا   ف ا ط م ه  . = 195   

= اینک این شما واینهم فقط یک نمونه کوچک از اعجاز حروف مقطعه ..

=خیلیها ادعا میکنند . اما هیهات تا عمل .. .و با ابجد صغیر هم جواب را ببینید .!!

 

 

--  ک ه ی ع ص =  11.  5 . 10 . 16 . 18 = 60

 

 

 

ه ی ف ا ط م ه =5 .10 .17 .1 .9 . 13 .5 = 60

 

 

=پس .  کهیعص  =  هی  فا طمه .. و جالبتر این که

 

=ام ابیها = 60    و کهیعص  = 60   و هی فا طمه  =  60 و این یعنی معجزه.

 این مطالب به فضل الهی کاملا جدید وبی سابقه میباشند .وبند ه برای اولین بار .

در حهان اسلام این رموز را کشف ومنتشر مینمایم .

گفتنیها بسیار است .اما بدلیل عدم آشنائیها .این مطالب ناشناخته مانده است .

 

= شما همه سایتها را بگردید فقط محاسبات راشد خلیفه را تکرار میکنند . واز خود

 

چیزی برای گفتن  ندارند . والسلام  ایلیا

استفاده شده از وبلاگ

 

http://alquranvaahlalbait.persianblog.ir/

 

نظر فراموش نشه!!!!!

 

 

 

 

 

زندگینامه قاریان بزرگ دنیا هر روز دو قاری متفاوت

استاد حاج حامد شاکر نژاد یکی از قاریان نام آشنا در عرصه فن قرائت قرآن است. وی متولد سال ۱۳۶۲هجری شمسی است. و در حاضر در رشته مدیریت بازرگانی مشغول به تحصیل است. استادان فرقانی، حاج جواد و حاج مجتبی سادات فاطمی در تعلیم و تربیت وی نقش بسزایی داشتند. پدر و برادر بزرگترش حاج حمید شاکرنژاد، نیز از قاریان مطرح و موفق جامعه قرآنی به شمار می روند.

او در تلاوتهای خویش پیرو سبک اکبر القراء استاد مرحوم مصطفی اسماعیل است. با فن اختلاف قرائات به خوبی آشنا ست و در تلاوتهای مجلسی خویش قرآن را به روایتهای چندگانه قرائت می کنند.
صدای پخته، انعطاف پذیر، قدرتمند، انواع تحریرهای چرخشی، چکشی، و... به همراه استفاده بجا از مقامها، گوشه ها، ملودیها و مبدلهای قرآنی، از وی چهره ای ممتاز و برجسته ساخته است؛ چندانکه که اگر کسی وی را نشناسد و فقط صدای او را بشنود گمان می کند یکی از قاریان مصری مشغول تلاوت است.
پاره ای از مقامات داخلی و بین المللی وی بدین شرح است:

مقامهای داخلی:

نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی مشهد مقدس در سال ۱۳۷۴
نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی استان خراسان در سال ۱۳۷۴
نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی کشور در سال ۱۳۷۴
نفر اول مسابقات قرآن کریم اوقاف و امور خیریه مشهد مقدس در سال ۱۳۷۴
نفر اول مسابقات قرآن کریم اوقاف در استان خراسان در سال ۱۳۷۴
نفر اول مسابقات سراسری قرآن کریم اوقاف و امور خیریه در سال ۱۳۷۴
مقامهای بین المللی:
نفر اول مسابقات بین المللی قرآن کریم عربستان سعودی در رشته قرائت و حفظ ۵ جزء در سال ۱۳۷۴

مأموریت های قرآنی داخل کشور:

تلاوت قرآن کریم در حرم مطهر امام رضا (ع) و در محضر مقام معظم رهبری

مأموریت های قرآنی در خارج از کشور:

سفر به کشورهای عربستان سعودی، پاکستان، قطر، امارات متحده عربی، سوریه و لبنان جهت تبلیغ

منبع : سایت سبطین

استاد محمد صدیق منشاوی

زمانی که زندگی قاریان مشهور جهان را مرور می کنیم، نامی آشنا دیدگان را به خویشتن خیره می سازد. نامی که رسالت قاریان قرآن را در خاطره ها جاودانه می سازد. شهید القراء نامی است که بی شک هر عاشق قرآنی را بر آن گذر افتاده است. نامی که عاشقان قرآن بارها و بارها برآن درنگ کرده و از خویشتن پرسیده اند که: محمد صدیق از چه رو بدین نام ملقّب گردیده است؟ مردی که تلاوت های زیبایش پس از گذر سال ها، هنوز زینت بخش محافل و مجالس است. مردی که مقلّدان بیشمار از خویش بر جای گذاشته است.

او را شهید القراء نامیده اند، چه آن زمان که طبیبان معالجش وی را از تلاوت کتاب خدا برحذر داشتند، وی نپذیرفت. چه ، زندگی جدای از مکتب و کلام دوست نه تنها برای او بلکه بر تمامی کسانی که در این مسیر گام گذارده اند، بسی سخت و دشوار است.استاد محمد صدیق منشاوی در سال 1299هـ.ش یعنی حدود 73 سال پیش، در شهر منشاه مصر در خانواده ای بسیار مذهبی پا به عرصه ی وجود گذارد. پدرش شیخ صدیق منشاوی یکی از قاریانی بود که هرگز در مسیر تلاوتش اجر و پاداشی طلب نکرد. از این رو فرزندش محمد را نیز با چنین علایقی پرورش داد تا جایی که تلاوت را تنها به جهت آنکه متعلق به این کتاب مقدس است برگزید. شیخ صدیق منشاوی را فردی در کمال خشوع و خضوع می خوانند. گویند: او چنان تقوی پیشه بود که هرگز در هیچ تلاوتی بر اجر و پاداش آن سخنی نگفت. تنها در محل حاضر می شد، آنگاه با وقاری سرشار از خشیت الهی باز می گشت و این شیوه ای بود که در میان فرزندانش نیز نیک مشهود است. محمد صدیق از آنجا که در شهر منشاه تولد یافت همچون پدرش به منشاوی ملقب گردید. با تشویق و تعلیم پدر به آموزش معارف قرآنی و تعلیم قرائت های مختلف پرداخت، چرا که پدرش نیز از قاریان مشهور عصر خود به شمار می آمد. مرحوم استاد منشاوی از همان ابتدا به حفظ کامل قرآن پرداخته و از 9 سالگی به بعد در ماه مبارک رمضان شبها قرائت قرآن برگزار می نمود. این امر تا سنین جوانی استاد ادامه داشت. این در حالی بود که پس از چندی با ورودش به رادیوی عربی مصر و پخش تلاوتهایش ، به شهرت او افزوده شد تا آنکه به عنوان یکی از اساتید و قاریان مشهور مصر معرفی شد.

او قاری بزرگی است که در میان متأخران بی نظیر و در میان متقدّمین کم نظیر بوده است. او از مفاخر بزرگ جهان اسلام و مبتکر الحان گوناگون قرآنی به شمار می آید. سبک تلاوت ، صوت زیبا ، لحن گرم و حزین ، تلفظ صحیح و بیان قوی کلمات از مختصّات قرائت مرحوم منشاوی به شمار می آید که با چیرگی و مهارت کامل و تسلّطی فوق العاده شنونده را به آیات الهی متوجه می سازد. او چنان تسلّطی به قرائات سبعه و عشره و راویان قاری دارد که وی را به عنوان یکی از بهترین اساتید این فن در جهان اسلام مطرح نموده است، تا آنجا که شهرتش را در جای جای جهان اسلام اذعان می دارند . مرحوم محمد صدیق منشاوی با تسلّطی کامل و سبکی خاص تمامی قرآن مجید را با قرائت ترتیل تلاوت کرده است و اکنون گنجینه ای از نوارهای
تحقیق و ترتیل این استاد در آرشیو رادیو قرآن موجود می باشد. تلاوت های این استاد همه هفته از رادیو قرآن جمهوری اسلامی ایران پخش می گردد. استاد به واسطه زندگی کوتاهش به کشورهای محدودی مسافرت کرده است. از آن جمله به سوریه، کویت و برخی از کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس می توان اشاره کرد که در مساجد مختلف این کشورها به تلاوت قرآن کریم پرداخته است.
سرانجام دست اجل از آستین تقدیر برون آمده، این بار نیز گلی از بوستان معطر قرآن را گلچین نمود و استاد منشاوی در سن 49 سالگی در سال 1348 هـ.ش. در شهر قاهره جان به جان آفرین تسلیم کرد و بدین طریق گرد غم و اندوه را در بر جبین عاشقان کلام دوست نشانید، هرچند که امروز پس از گذشت سال ها آوای ملکوتی او زینت بخش محافل و مجالس قرآنی و پرورش دهنده استعدادهای نهفته در این مسیر است.

با سلام خدمت شما دوست قرآنی من،راستش من وبلاگ های زیادی رو درست کردم ولی میخوام این وبلاگم یه جورایی متنوع تر از اون یکی ها باشه چون در باره ی قرآن کریم هم هست پس اهمیت به سزایی داره به همین منظور از شما دوست عزیز میخوام نظرتو راجع به وبلاگ به هم بگی و عضو وبلاگم بشی تا بتونی مطالبی رو که فکر میکنی برامون مفید رو  بذاری،ممنونم از انتخاب شما دوست گرامی...

  نظر فراموش نشه!!!!!

 


درباره وبلاگ

مقام معظم رهبری : حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعه‌ى ما قرآنى خواهد شد.
آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 46
بازدید کل : 74930
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



لينك باكس هوشمند مهر،افزایش بازدید،لینک باکس،افزایش امار،مهر باکس